من باردارم و چهار ماهمه قبل بارداری با همسرم یه بحث ساده زنو شوهری داشتیم ک مادرش صدامونا شنید و اومد خودشا قاطی کرد و بدترین توهین هارا ب من و خانوادم کرد،،بعدشم پدرشوهرم اومد و انگار ک یه دل خیلی سیر ازم داشته باشن ب پدرم فوش دادن و کلی حرفای نامربوط که من مات و مبهوت مونده بودم...بعداون من دبگ رابطممو باهاشون قطع کردم تااینکه باردارشدم بعداون یه بار پدرشوهرم اومد خونم و اصلا ب روی خودش نیاورد ک چی شده و چیا گفتن بهم منم بخاطر اینکه مهمون بود بد رلتاری نکردم و پذیرایی کردم اما سرد..اما مادرشوهرم اصلا یه زنگم نزده حالا تمام فکرم اینه ک اگ توکل بارداری رنگ نزد و بعد زایمان اومد خونم باید چه رفتاری داشته باشم؟که البته مطمئنم فقط بخاطر بچه میاد ن من.نمیدونم باید چکارکنم
شوهرت چی میگه؟
رفتار کاملا سرد و معمولی
به حرفها و کاراشون درباره بچه هیچ واکنش نشون نده
مهم شوهرت هست
منم امشب با حاله تو میرم خونه مادرشوهر
واقعا باید چه رفتاری کرد؟
وقتی از درون ازشون ناامیدو خسته و متنفری چطور باید رفتار کنی
تو بچه رو نبر خونه شون .بزار اونا بیان
ول کن بذارنیان بهترنیاد آسایشتو قطع میکنن بعدم اومد ی تحویل الکی بگیرش همینجور پدرشوهرتو تحویل گرفتی
مادرشوهرمنم تو کل بارداری زنگ نزد تازه قهرم نبودیم
بعدم پاشد اومد دیدن بچه
تا ازت عذر خوای نکرده سرد باش خیلیم سرد
چون به پدرت توهین کردن
واقعا چجوری اجازه میدین به خانوادتون فش بدن یعنی چی اخه
من که یه بار مادرشوهرم گف بابات چا اینجوری رفتار کرد چرا اونجوری رفتار کرد به شوهرم گفتم ببین کسی حق نداره به خانوادم که خط قرمزمن چیزی بگه اونم به مامانش گف دیگه نمیتونه چیزی بگه
ببین عزیزم کلا این مسائل و شوهرت باید مدیریت کنه
بیرونش کن
خیلی سرد برخورد کن به نظرم
منم همین مشکلو دارم.. به من گفتن بخاطر اخلاقت خونت نمیایم. ولی من مجبورم هر هفته برم. حالا باردارم و دوست ندارم واسه زایمانم هم بیان که جلو شوهرم زبونم دراز باشه و بتونم رفت و آمدمو کم یا قطع کنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز