من چند وقت پیش تولد شوهرم بود و من برای تولدش تدارک دیدم و اتفاقا توی تهیه تدارکات و حتی خرید کادوی تولدش خواهرشوم همراهم بود( یعنی اومده بود خونه اممونده بود و با من میومد) و بگم تقریبا کادویی کبرای همسرم گرفتم و خرج تولدش شد 15 ملیون…. زد وتولد تموم شد و رفتن خونشون از فرداش مادرشوهرم هی به شوهرم زنگ میزنه شهریه ی خواهرتو بده…. پول قسط بده…. پول فلانو بده…کلا ب بهانه های مختلف طلب پول مکرد یه روز شوهرم گفت ندارم گفت پس چجوری انقدر الکی خرج میکنید تولد میگیرید و ولخرجی میکنید… و ب منم زنگ زد گفت چرا انقدر الکی خرج میکنید و … من بهش گفتم در خونمونو میزنن وقطع کردم و نمیدونم چی بگم که محترمانه جوابشو داشته باشم و هی سوال جوابم نکنه در مورد درامد وهزینه ها…. راهنماییم میکنید لطفا…
بگو دیگه درامد ما به اندازه زندگی و ولخرجی خودمونه،شوهرمم اینجوری میپسنده. هرکسی بهتر میدونه چه جوری زندگی کنه که همخوش بگذره ام دستش جلو کسی دراز نباشه
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هر بار منو دید گفت این خرجای اضافی چیه میکنی… دقیقا از بعد تولد که از ریز هزینه ها با خبر شده بود و ...
واااتوهم طلبکارانه بگومادرجان به نظرم این مسائل کاملاشخصی هست ولازم نمیدونم واسه شماتوضیح بدم
نصبح که توچشمای توخیره میشم زندگی تازه شروع میشه برام....من ازباتوبودن به خداسردنمیشم تن تومثل آتیشه برام...تواین اتاق پیچیده عطرتن توبیابازم من وبه آغوشت بگییر...دوست دارم وقتی که نزدیک منی اسمم وآروم زیرگوشم بگیی....دسست من نیست توعزیزجونمی خودت نمیدونی همه بودونبودمی دستت من نیست ای عششق ستووودنیییی🥰🥰🥰تومراجان وجهانی تاابدویک روز برایی منی مال منی سندت شیش دنگه مال خودمه باهرکی ام مشکل داره میجنگم 😎😎😎😘😘
فامیل شوهر منم همینن ب قران قسم ی ماه پیش خواهر شوهرم زنگ زده بود ب شوهرم میگفت میخایم ماشین عوض کنیم( ماشین سنگین) فوری صد میلیون بزن ب حساب اصلا هنگ کرد شوهرم ،گفت من این همه پولم کجا بود میگ من نمیدونم محمد(شوهرش) یبار بهت رو زده برا پول نداری هم از ی جایی براش جور کن
بگو شوهرم همیشه دلش میخواسته فلان وسیله رو داشته باشه(کادوی تولدش) کلی از شکممون زدم پس انداز کردم تا بتونم خوشحالش کنم،دلیل نمیشه پول اضافه داشته باشیم بخولیم خیرات کنیم
من یبار عصبی شدم جواب خانواده شو همینجوری دادم به باباش برخورد،اسمش عباس😂😂
🔮اسمم آتاناز🔮 آدم گِل بود و از فوت خدا زنده شد...برای جون بخشیدن به اون گِل روحش بهش داد..،اینو یادت باشه تو فرزند آدمی و روح خدا تووو وجودت حالا بیا دنیا رو قشنگتر کن❤️. اگر آدما به این فکر کنن و باور کنن حتما دنیامون قشنگتر میشه🤍♥️ عجبــ 🌊🔮🖤🌍 عجــبـ🥲💲✋🏻🧑🏻💻🏦
متاسفانه همه ی طلاهاموخبر داره ک چی دارم چی ندارم میخوام یه جوری محترمانه حواب بدم ک دخالت ن ...
پس خودت رودادی بدهم رودادی
نصبح که توچشمای توخیره میشم زندگی تازه شروع میشه برام....من ازباتوبودن به خداسردنمیشم تن تومثل آتیشه برام...تواین اتاق پیچیده عطرتن توبیابازم من وبه آغوشت بگییر...دوست دارم وقتی که نزدیک منی اسمم وآروم زیرگوشم بگیی....دسست من نیست توعزیزجونمی خودت نمیدونی همه بودونبودمی دستت من نیست ای عششق ستووودنیییی🥰🥰🥰تومراجان وجهانی تاابدویک روز برایی منی مال منی سندت شیش دنگه مال خودمه باهرکی ام مشکل داره میجنگم 😎😎😎😘😘