دخترش ۱۵ سالشه خواستگارش پسر خاله مون هست که ۲۶ سالشه . چن ساله میخوادش. امسال اوند خواستگاری . پسر خیلی خوبیه هر امتیازی که یه پسر خوب باید داشته باشه این همرو با هم داره . تحصیلکرده است از نطر طاهری عالیه . وضعش توپه . یه ماه تمام رفتن مشاور .مشاور گفت که از هر نطر تاییدش میکنه . شوهر خواهرم همش جواب رد میداد ولی پسر خاله ول کن نبود .براش کلی هدایا میفرسته . هر شرطی خواهرم گذاشت قبول کرد حتی امضا هم کرد . دختر خواهرم خیلی عاقله یه ماه گفت باید برم بیرون اخلاقش ببینم چه جوریه الان خیلی راضیه . ماشین خارجی خونه حتی حق ادامه تحصیل خارج از کشور رو بهش داده جلو ما و پدر مادرش قول خوشبختی دختر خواهرم رو داد. از نطر شعور و معرفت و احترام که دیگه نگم . قراره یه انگشتر بیارن تا ۴ سال دیگه که دختر خواهرم کنکور قبول شد بعد عقد کنن . خواهرم به خاطر تفاوت سنیش یه کم دودله . من بهش گفتم مهم اخلاقه دوست داشتنه .الان که مثلا منو شوهرم ۲ سال فرقمونه چکار کردیم نه پولی نه خوشبختی هیچی .
لنا؟مامانی؟مامانی من خیلی دلم میخواست تو کنارم باشی خیلی دلم میخواست که شبا با صدای نفسات بخوابم عصرا که بابا مهدی نیست من سرم گرم بازی کردن با تو باشه...مامانی ببخش که ندارمت😭مامانی ببخش ک نشد تو دخترم باشی😔مامانی بیا منو ببر پیش خودت😔از طرف من به خدا و مامان مونا خیلی حالش بده خیلی اینجا تنهاست... مامانی؟کاش از دستت نمیدادم...
همه چی پول قیافه نمیشع اون دختر الان اوکی چند سال دیگ که بلوغش کامل شد پخته ترشد میفهمه اشتباه کرده و سن همسرشم زیاده و پیر شده ومیرع سمت کارای دیگ .... بیشتر طلاق هاخیانتا همین جوری پیش میاد
میدونه گلم ولی پسر خوب این دوره به نطرم اصلا نیست .نه اهل دوده نه هیزه فقط اهل کار . ۵ تا کار رو با هم انجام میده . از این مهمتر خانواده بسیار خوبی دارن . برادرش هم تفاوت سنی با خانومس همینه تو خوشبختی زبون زد فامیلن