۲۵سالمه .بعداز این همه سال امروز باهمکارم که تازه باهم دوست شدیم گفتم مثل دخترای دیگه یذره برم بیرون خوش بگذرونم...
کسی که دوستش دارم بهم گفتهنباید باهمکارت بری بیرون شاید دوست پسرداشته باشه دوست پسرشو بکشونه خوشم نمیاد کسی تورو ببینه.. من امشب لباسایی و پوشیدم که بنظر عشقم جلفه با همکارم چندتا عکس دونفره گرفتیم ..امشب خیلی نگاه روخودم حس کردم و اینکه یه ماشین افتاددنبالمون چرت وپرت گفتن ..
بقیه ش پست بعد
بعداین همکارم توخوابگاه زندگی میکنه مال یا شهر دیگه اس امشب با یه آقایی که بواسطه اون اومده سرکاردیدو باهاش سلام علیک زد محکمم کوبید به پهلوم خیلی صایه که این فلانیه حالا همش عذاب وجدان دارم نکنه عکسامونو به کسی نشون بده یا نکنه اون آقاهه یه فکر بدی بکنه من اصلا اونو نمیشناسم خوم نیومد ضایع بازی دراورد زد به پهلوم منم سرمو بلند نکردم بهم گفت چرا به آقای فلانی سلام نکردی ..گفتم من باکسی که نشناسم سلامم نمیکنم..
بچه امشب حس میکنم گناه بزرگی کردم حالم خوب نیست ..
بنظرشما اتفاق عجیبی افتاده؟؟
یامن خیلی حساسم
چقدر بد نوشتم
اره بد نوشتی😂
یکم بهترش کن بفهمیم چی ب چی بوده؟
خیلییییی حساسی
حس کردم یکمم از نامزدت ترسیدی
بعد عمری یکی همه چی رو همون اول گف ولی معلوم نیس چی گفتی🤣
نباید باهاش عکس مینداختی
اگه موضوع عشقت جدیه و قصد ازدواج دارین باید به نظراتش احترام بذاری. از دوستت بخواه عکسو پاک کنه
نظری ندارم
آخه شاید دوستتون اخلاقش اونوجوری هست🤷🏻♀️
و شما حساس درکل اتفاق خاصی نیست به نظرم🙂💕
