کلا آدم بدی نیست ولی اینقدر که هر چی به شوهرم میگم میگه برو خونه بابات تو دعوا میگه برو خونه بابات مریض میشم میگه برو هر وقت خوب شدی بیا دلم گرفته میگه برو اونجا حالت عوض میشه خوب میشی دلم میخواد یه بار بگم دارم میرم خونه بابام سریع خوشحال نشه بگه نرو ... چرا تعادل ندارن این مردا اصلا حس میکنم مردایی که نمیزارن زنش زیاد برن خونه پدرشون حتما خیلی وابسته هستن به زناشون دلشون تنگ میشه
عنوان اشتباه شد خونه باباش
اونم هرچی ازت خواست بگو برو پیش مامانت
بنظرم از این موضوع ناراحت نباش هستن زنایی ک بخاطر شوهر چند ساله خونه باباشون نرفتن
شوهر من نمیزاره برم ولی شغلش جوریه ک ده روز خونه نیس تو این موقع منو میبره تو برگشتش هم میاد دنبالم با هم میریم خونه
وقتی کار نداشته باشه بگم برم میگه چجور دلت میاد ولم کنی من منم میگم نمیرم پس
شاید خودت باحرفات و کارات گفتی اونجا رو بیشتر از خونه خودت دوسداری .
اینجوری اصلا خوب نیس شوهرم ب زور هفته دوبار میبرمتم هی میگه دیروز همونجا بودی من خیلی بهم خوش میگذره ولی زیاد نمیزاره برم منم دوس داشتم شوهرم مث شوهر شما بود
شوهر منم میگه پاشو برو تفریح ،استخر، شهرتون ،،به دلم موند بگه نمیخواد بری 🤣🤣میدونم چون ازادم اینجوری ،،دوستم خونه مادرش دوتا کوچه فاصله داره وللللی شوهرش نمیزاره یا با خودش یا نمیره حسودیم میشه بهش🤣
حسودیت نشه اونایی که نمیزارن زناشون برن خونه باباش
مطمئن باش اونقدر قلبش سیاهه که بیرونم نمیزارن بری
دركت ميكنم شوهر سابق منم همين بود
عمل كردم ميگفت برو اونجا اينجا من سركارم ميترسم بهت نرسم
مريض ميشدم برو خونه بابات
حوصلم سر رفته برو خونه بابات
ولي تفاوت من با شما اين بود كه اون ميخواست منو از سر وا كنه و به هرزگيش برسه
هيچكدوم تعادل ندارن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز