با خواهر شوهر توی یه ساختمون هستیم.
تقریبا تازع عروسم.
۹۵درصد مواقع نه میتونم لباسای راحت و مورد علاقه مو بپوشم
نه آهنگ بزارم.
توی خونه ورزش کنم یا.....
اوایلش در نمیزد میومد داخل
منم خوابم سبکه  با صدای قدم هاش توی راه پله هی از خواب میپرم
یا استرس میگیرم که سریع لباسامو عوض کنم
یا چادر بپوشم یا....
خسته شدم واقعا 
دیشب اومد با پسرش خونمون.
آخر شب بود دیگه
قفل درو زده بودیم
برگشته با یه لحن جدید میگه درو قفل میکنید یعنی چی؟یعنی نیایم خونتون.
نکنه من بخوام با شوهرم تنها باشم  یهو یکی بیاد درو باز کنه وارد خونمون بشه.
تصور کنید جدید هم که در میزنه بعد ۵ ثانیه میاد داخل.
به هر حال من فرصت اینکه چادر سر کنم هم ندارم