سلام...پراز بغضم و از اون آدمایی هستم که به نزدیکترین کسشون هم نمیتونن حرف بزنن...
من بعداز هزاربار شانس دادن به شوهرم دیشب ازش چیزی دیدم که تصمیم به طلاق گرفتم..ولی خیلی میترسم..طلاق خیلی ترسناکه؟اگه پدر مادرم مخالفت کنن چی؟میخوام بدون اینکه کسی بفهمه تا خود طلاق برم و بعد خبر بدم به بقیه..میشه اصلا؟
من ۶ ساله متاهلم..بنظرتون بعد این همه سال بازم مثل دختر خونه میشم یا استقلال خودمو دارم؟
حرف برا گفتن خیلی زیاده فقط اینو بگم که بعد هزاربار شانس دادن و قسم خوردن شوهرم دیشب دیدم با یه خانومه برای پنجشنبه قرار کارای کثافت کاری گذاشته..خودش قسم میخوره واسه مخ کار گیری بوده..ولی من که باور نمیکنم ولی اگه حتی به این منظور باشه بعد اونهمه شانسی که بهش دادم دیگه نمیخوام ادامه بدم...یکم حرف بزنین برام بگین چیکار کنم😔😔😔