با بابام و اینا رفته بودیم بیرون یک مرده بود سنشم بالا بود فروشنده بود همینجوری بخدا بدون منظور گفتم چقدر چشماش قشنگ بود آبی بود اینو که گفتم بابام گفت به چشم کار داره بگو مغزش خالی بود گفتم من به مغزش چیکار دارم چشماش گفتم اونم گفت من تورو گفتم گفت آدم حرف که میزنه مزه مزش میکنه مثل این میمونه که من بگم باسن زن قشنگه
الان بخدا یعنی من انقدر حرف بدی زدم چیز بدی گفتم