سردی شوهر

نصفه شبی شک ب دل اسی نندازین

خب عزیزم میگی یک سال و نیم رابطه نداشتین والان حتی نعوظ هم ندارن بهترین راه اینکه که با سکسولوژیست مشورت کنید با بحث و دعوا فقط از نظر عاطفی از شما دورتر میشه عاطفه هم که نباشه کشش جنسی براش سخت تر میشه

خوشبحالت من از دست شوهرم خسته شدم  😂😂😂

این تاپیک رو احتمالا دیدم. راهش اینکه اگه فرد مطمئنی دارید که همسرتون حرفاشو گوش میکنه مثل مادر خودتون یا مادرش یا خواهرش، از بخایین موضوع رو بصورت محترمانه بهش بگه و بگه همسرتون بجز موارد مادی مثل غذا و لباس نیازهای دیگه ای هم داره، اگه حل نشد باهم برید پیش روانشناس تا باهاش صحبت کنه.اگه روانشناس گفت برین پیش روانپزشک ببرینش تا براش دارو بنویسه.

حالا من و شوهرم برعکسیم

من اصلا رو نمیدم و هیییچ حوصله ی رابطه ر‌و ندارم

از سردمزاجی خودم خستم و حالم بهم میخوره

اون بیچاره هم درمونده شده از دستم

حتی طوریم که از ل*ب گرفتن و بوس هم متنفرم😔

نمیدونم چیکار کنم

یکسال و نیم شما مشکل داشتی، خیلی طولانیه واسه ی مردی که تازه ازدواج کرده، واقعا دیگه سرد شده

شاید مشاور بتونه مشکل رو حل کنه

با شك ننداختن چيزي حل ميشه؟

شك نميندازه كسي انشالله هم كه خيره

اما اينم يكي از احتمالاته به هر حال نميشه نگفت

عزيزم مشكلي با همسرت نداري از نظر عاطفي؟

چرا دكتر نميري؟

فقط اینکه خواهشا و لطفا این رازو زندگیتون رو از سر مشورت و اینا با کسی از اعضای خانوادتون چ خانواده خودتون چ همسرتون درمیون نذارین این راز شما و همسرته و اگر بفهمه شما جایی گفتین حتی پیش مادر که ازش کمک بخواید ب اعتماد بینتون لطمه شدید زدید و بدتر میکنید اوضاع رو چون یکی از دوستان گفتن به خواهر یا مادرش بگید گفتم اینو بگم که تحت هیچ شرایطی کسی نفهمه فقط مشاور و پزشک

فک‌کنم اون روان که پسش میزدی به خاطر مشکلت بهش برخورده یا دلش شکسته و ازت ناراحته یه چیزی توی این مایه ها باهاش حرف بزن نه مستقیم بگو وای اون دوران چقد بد بود من نمیتونستم تو خیلی اذیت شدی نه؟الهی ممنون که صبر و تحملم کردی آرامش داشتی هر مردی صبور نیس  و از این جور حرفا 

توی حرفات بهش بهمون که خیلی گرم مزاجی

تعحب میکنم که نعوظ نداره یعنی هر کاری میکنه نعوظ نداره؟یا در حالت عادی میخوای داشته باشه😂

نه مشکلی ندارم

فقط خیلییی سردم

معذرت میخوام چون از دخول هم هیچ لذتی نمیبرم و هیچ حسی بهم دست نمیده ، یه حرکت بیخودیه از نظرم و میلم نمیره سمتش کلا

حوصله ی دکتر رفتن ندارم اصلا

ولی این باعث میشه پایه زندگیش که با اعتماد بنا شده سست بشه..بعضیا از مردا واقعا همچین مشکلی دارن

اسی اگه چیزی حس میکرد حتما تو عنوان تاپیکش میزد

بهرحال یه کلمه میتونه ذهن آدمو درگیر کنه و بقیه ماجرا..

پس معاشقه و اینا چی‌از اونم‌لذت نمیبری؟خب راه شما از دخول نیس خب یه جور دیگه امتحان کنید

نمیشه که خب پس شوهرتون چیکار کنه 

تو دوران نامزدی لذت میبردم

ولی از زمانیکه ازدواج کردیم اصلا

اره راهم دخول نیست، شوهرمم بلده چیکار کنه که من به اوج برسم ولی ی کار خسته کننده ایه برام که حوصلشو ندارم اصلا.

دلایل زیادی هم دارم... جدا از سردی خودم ، شوهرم وسواسیه همش بپا بپا باید رفتار کنیم اون وسط، خودم موهام بلنده و عاجز از حموم رفتن هرروزه، بچم کوچیکه وسطمون میخوابه، از لحاظ روحی ی مشکلاتی دارم که عذابم میده و و و ...

خیلی تو فشارم از همه طرف

خستم

کاش زودتر خودتو جمع و جور کنی حداقل به خاطر بچه ات.

موهاتو برو کوتاه کن من که زدم تا گردن راحت شدم تا کمرم‌بود

شوعرت خدایی نکرده به بیراهه بره نمیتونی بهش گله کنی