2777
2789
عنوان

رفیق شوهرم ورفت وامدشون باما

813 بازدید | 7 پست

یه دوست خونوادگی داشتیم که شرایطشون مثل مابود واکثرا خونه امون بودن یامااونجابودیم ومنوخانومش مثل دوتاخواهربودیم خداشاهده همیشه سعی میکردم بهتریناروبراش بخوام ولی شوهرش مدتی میگفت شما خونه بمونید وباشوهرمن میرفتن بیرون ومنم خیلی معذب بودم وحس کردم رابطه ی منوشوهرم داره خیلی سردمیشه وازشوهرم جواب خواستم وقسم دادم وشوهرم گفت که اره دوستش بایه زن رفیق شده و...خیلی ناراحت شدم خیلی غصه خوردم ولی به شرطی راضی شدم برگردم سرزندگیم که اون دیگه قطع رابطه کنه اوناچنددفعه تماس گرفتن شوهرم گفت که مسافرت هستیم الان خانوم اون اقا رفته پیش مادرشوهرمن حرف زده که من ادم شکاک وبدبینی هستم بنظرشمامن بایدبه اون خانوم میگفتم که شوهرش چیکارمیکنه؟من اگه سکوت کردم فقط میخواستم زندگی اونابهم نخوره 

گاهی انسانم آرزوست

به مادرشوهرت واقعیتو بگین اگه دهنش قرصه وگرنه شما کار درستو کردین

سختی ها باعث میشوند تا نیرومند شوی،ترس ها، باعث میشوند تا جسور شوی و یک قلب شکسته، تو را سر عقل می آورد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به مادرشوهرت واقعیتو بگین اگه دهنش قرصه وگرنه شما کار درستو کردین

کمی دهن لق ولی خیلی ناراحتم که اون خانوم چندجارفته پشت سرم حرف زده تواون چندسال که رفیق بودیم ناخوداگاه پیش هم دردودل میکردیم 

گاهی انسانم آرزوست
بهتر که نگفتی بعدا باهم خوب میشدن تورو ادم بده میکردن الانم باهاش قطع رابطه کن حتی جواب تلفنشم نده& ...

زندگیشون کلی مشکل داشت منم نخواستم فرداروزی اتفاقی بیوفته بزارن بحساب من 

گاهی انسانم آرزوست
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز