سلام دوستان
تقریبا ۸ ساله ازدواج کردم یه پسر ۶ ساله دارم مدرسه میره
چیزی که بین من و شوهرمه طلاق عاطفیه
مشکلی نداره شوهرم ،مشکل اینجاست ک درک نشدم شنیده نشدم شوهرم زمانی برای درک من نذاشته از دید اون فقط باید کار کرد هر وقت هم برم حرفی بزنم میگه نه حرف منفی نزن همه چی اوکیه
اینم بگم ازدواج ما بدون شناخت بود و سنتی
در صورت جدایی حتما باید پسرم با من باشه اگه قبول کنه
شما تجربه ای از اطراف یا خودتون دارید
منم مشکلم همینه و می‌خوام جدا بشم
به نظرم باید سخت باشه کمی وای بهتر از همچین زندگییه
عزیزم من با بچه جدا شدم الان دوباره ازدواج کردم . این دلیلی که گفتی برای جدایی اصلا مناسب نیست چون بچه خیلی خیلی آسیب میبینه .
منم به خاطر همینه بیدارم بینمون یه دنیا فاصله اس با دوتا بچه انگار توباتلاقم دارم خفه میشم نابود شدم ولی شوهرم میگه مشکلی نیست
خب وقتی کاری به کار هم ندارین طلاق چرا؟
طلاق بگیری که خلا عاطفیت پر نمیشه
چند جلسه مشاوره رفتین؟
دخترخاله های شوهرم طلاق گرفتن یکیشون یکدونه پسرداشت پیش خودش موند وبزرگش کرد ولی اونیکی دیگه شوهرش دوتابچه هاشو شوهرش ازش گرفت جاریه خودمم طلاق گرفته دوتابچه هاشوخودش داره بزرگ میکنه
و درد منم همینه الانم بغض گلوم گرفته دیشبم با گریه خوابیدم
با ۳ تا بچه و نداشتن شغل هیچ کاری از دستم بر نمیاد
هیچ وقت به جدایی فکر نکن شاید بتونی اوضاع خودت رو بهتر کنی و مثلا ازدواج مجدد کنی اما بچت اواره میشه و خیلی لطمه میبینه اونوقت فقط باید غصه بچه رو بخوری من همسرم از ازدواج اولش یه بچه داره زندگی خودش خیلی بهتر شد ولی واقعا بچش لطمه دید زندگی بچه نابود میشه هیچی جای پدر خودش رو پر نمیکنه
