خانما من متولد هشتادو دو هستم و سه سالوتموم کردم که اومدم خونه زندگیمون یه هشت ماهم نامزد موندم بعدم مت امسال یه سقط تو چهارده هفته داشتم و الان شوهرم میگه عید دوباره بچه دار بشیم وای من میترسم و میگم زوده آخه تجربه خیلی تلخی بود به نظرتون چجوری قانعش کنم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بعد همین شوهر بچه بدنیا اومد بالشوبر میداره میره اتاق دیگه می خوابه تو می مونی و بیخوابی و سردرد ونق بچه تازه ازت طلبکارم میشه تو برام کم میزاری و بچه اومده به فکر من نیستی
ب نظر خودت درست میخوندی بهتر بود یا الان ک ازدواج کردی ؟خ دوس دارم ی روز جای یکی ک همسن خودم و متاهل ...
گلم من خیلی از زندیگیم راضیم و خدارو شکر مرد زندگیمم عالیه از هر لحاظی نمیدونم دست بزن و حرف زور و شکاکی و خیانت تو زندگی ما نیس منتها من با اینکه زود ازدواج کردم درسمم از راه دور ادامه دادم و الان دارم خیاطی آموزش میبینم