من توگذشته شوهرم چندتا چیزدیدم که اعتمادمو ازبین برده حالا هروقت میره سرکار فکرای بدمیکنم میگم یعنی الان کجاس چی میکنه امشب زنگ زدم بهش دیر جواب دادگفتم چرا دیر ج دادی گفت الان شنیدم من عصبی شدم شک کردم قطع کردم بحثمون شد من سر گذشتش خیلی زجر میکشم چیکارکنم گذشته ی همسرمو فراموش کنم.قبل من دخترعموشو هم میخواسته اونم با یه تیپ و قیافه ی افتضاح هروقت میان خونمون خیلی حرص میخورم که جلوچشممونه چیکارکنم من😭😭😔😔💔💔
این کارت فقط زندگیتو از هم میپاشونه. اگر خودتو درست نکنی
همچین گفتی گذشته گفتم بدبخت چیکار کرده
چیشد باشما ازدواج کرد؟ یعنی با دخترعموم ازدواج نکرد؟ عزیزم باهاشون رفت و آمد نکن خلاص اینجوری اذیت هم نمیشی
فقط خودتو واس اینجیزا حرص نده و پیر نکن همین
پس فردا کلی درد و مرض میگیری
ول کن
ی گور بابای همه بگو و از زندگیت لذت ببر
واس کسی ک نمرده پیش پیش عذا نگیر
حالا بعد ک چیزی دیدی اونووقت غذا بگیر
عزیزم اگه همسرت دوست داشته باشه و بینتون عشق و محبت باشه هرکی بیاد جلوش عشوه هم بیاد واسش مهم نمیشه سعی کن صمیمی باشب باهاش رفیق باشی محبتو زیاد کنی
دیگه زنشی سعی کن باهاش خوب باشی جذبش کنی نه اینکه به اینچیزا فکر کنی.کاری کن جذبش کنی نه دورش کارایی که دوست داررو بکن.زندگیتو نپاشون مثبت فکر کن شاد باش
مجردی همسرت ربطی به متاهلیش نداره .خیلیا مجردی اونطورن ولی بعد ازدواج تمومه دیگه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
