الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اسی خوندم همه حرفاتو. خواهر من گوش کن ببین چی میگم. من الان هشت ماهه خونه ی پدرمم. بچه هم ندارم. سر یه دعوا بعد ده سال زندگی منو اورد گذاشت خونه بابام و رفت من از روی عصبانیت و حماقت بدون اینکه منتظرش بشم رفتم شکایت و کوفت و زهرمارکردم. وقتی ابلاغیه ها براش رفت دیوانه شد ما عاشق هم بودیم هیچکس باورش نمیشد این بشه ته زندگیمون... خانوادم هی گفتن دوستت نداره ادم نمیشه.... خیلی تحت تأثیر حرفای خانوادم و اطرافیانم قرار گرفتم. همش گفتم بابام اینو میگه بابام اونو میگه.. بخاطرم خودکشی کرد چقد زنگ زد چقد اومد جلو در خاخوادم راهش ندادن. وقی عکسش رو روی تخت بیمارستان دیدم خانوادم همه مسخره کردن که داره نقش بازی میکنه. یادم میافته حالم از خودم بهم میخوره. حرفای بقیه رو قبول کردم و شوهرم رو ندیدم..... یه ماه التماسم کرد ولی لج کردم گفتم باید شرط بزارم بعد برگردم. تا زمانی که ندیده بودمش رو دنده لج بودم. وقتی تو شورا حل اختلاف دیدمش باورم نشد این همون شوهرمن بود. شوهرم هیلی هیکلی بود وقتی دیدمش از خودمن کوچکتر شده بود
دادگاه گف شرط بزار برگرد سرزندگیت. اونم خوشحال از اینکه راضی شدم شرط بزارم. وقتی دیدمش از همه ی کارام پشیمون شدم ولی حالا مگه میتونسم جلو خانوادم حرفی بزنم. خانوادم چهارتا شرط گذاشتن حق طلاق بده نصف مهر بده خونه عوض کنه کار عوض کنه.... وقتی اینارو فهمید شوهرم گف تروخدا مگه من چقد درامز دارم این کارارو بکنم.... گف راضی شو فقط خونه رو عوض کنم برگرد. اخه خونم بالای خونه پدرشوهرم بود. من راضی بودم برگردم حتی بدون شرط ولی خانوادم انقد ت فشارم گذشتن که ا هیچ کدوم از شرطام برنگشتم.... هی التماس کرد تروخدا برگرد ولی بابام گف تو بخوای برگردی من خودمو تو حیاط چال میکنم خلاصه انقد به حرف خانوادم گوش کردم که دیگه شوهرم دنبالم نیومد و سرد شد. الان سه ماهه از هم بی خبریم. وکیلمم میگه باید تموم بشه و این زندگی درست نمیشه...
الان من پشیمون ترین ادم روی زمینم... طلاق حرفش سادس. اینمه میگی طلاق میگیرم میرم کار میکنم خونه میگیرم همش کشکه.... الکی توهم نزن مال خودت. تو این مملکت زن هیچجوره به چیزی که میخواد نمیرسه. ینی دادگاه تماما حق رو به مرد میده و حق طلاق هم با مرده تا اون نخواد هیچ جوره طلاق نیمتونی بگیری مگراینکه اون دوازده شرط توی عقدنامه رو داشته باشی. اونم هزارتا شاهد و درد و کوفت میخواد. خواهر من از من میشنوی بخاطر بچت بخاطر خودت بخاطر شوهرت که یازده ساله سر روی یه بالش میزاشتین اگه اومد دنبالت برگرد خیلی با احترام برگرد نه مث من که بخوای به التملس بیافتی
توام الان بی مسئولیتی... گناه بچت چیه... عجب مادری هستی
دختر قشنگم ، عزیز مامان من با تو خوشبخت ترینم😍🧿🧚♀️. فکر نکن چون جوابتو نمیدم کسی هستی... اتفاقا چون هیچی نیستی جوابتو نمیدم و حوصله کَل کَل با تو رو ندارم و مهمتر اینکه کاربریمو دوست دارم نمیخوام به خاطر یک عدد هیچ از دست بدم🤗
من اجازه دادم خانوادم تصمیم بگیرن تو نزار.... ببین تو منتظرس بهت زنگ بزنه پس دوسش داری. اگه الان خونه بابات ارومی بخاطر این زمان کمیه که اونجایی.... یکم که بگذره تمام زندگیت میاد جلو چشمت. اصلا بدیاش یادت میره. اصن یادت میره واسه چی قهرکردی.... برای قاشق چنگال خونت دلت تنگ میشه. واسه یه جارو کردن خونت... واسه غذا پختن واسع شوهرتو بچت دلتنگ میشی و نابود میشی... یه بو یه صدا یه اهنگ یه خاطره ذره ذره جونتو میگیره.... من همه ی اینارو دارم تحمل میکنم. خونه بابام تا قبل ازدواج بهشته ولی الان برام جهنمه. هرچند محبت میکنن کم نمیزارن ولی نمیشه. چون اختیار یه خونه دستم بود. چون فقط یه نفر بود باید راضی نگهش میداشتم. الان باید جواب یه ایل رو بدی