اقوام نزدیک منظورمه. جریان اینه که جاری من (جاری ارشد) دو سه بار تو دو ماه اخیر ما رو دعوت کرد خونشون که البته چون بنایی داشتن به قصد این بود که شوهرامون برن کمک برادرشوهرم. پسر من دو سالشه و خیلی شیطونه . من تا جایی که بتونم واقعا دنبالشم و حواسم بهش هست ولی خوب یه وقتا آدم واقعا حواسش پرت میشه. البته حواسم هم پرت نبود ها دستم بند بود به کمک. یه بارش سر سفره نشسته بود و با قاشق محکم کوبید داخل بشقاب برنج خوری که جلوش بود و بشقاب شکست یه بارم من داشتم چایی میآوردم جاریم هم میوه . پسرم اومد قندون رو برداره یه بشقاب میوه خوری بود نزدیک قندون افتاد شکست . جاریمم هیچ عکس العملی نشون نداد هر دو بارش. ینی نه اخم کرد و اینکه چیزی بگه که چرا شکست و نه اینکه بگه اشکال نداره فدای سرش و این حرفا. البته میدونم در واقع ناراحت شده و طبیعی هم هست. حالا من میگم برم یه دست بشقاب برنج خوری و یه دست میوه خوری بگیرم واسش ولی شوهرم مخالفه . میگه پس ما که چند روز رفتیم واسشون کارگری مگه نوکرشون بودم... بعدم یه بار پارسال اونا اومدن خونمون دخترش زد فرمون ماشین شارژی پسرم رو شکست. اونا هم حرفشو نزدن اصلا . دیگه خودمون بردیم خریدیم انداختیم بهش یکی دیگه . حالا بنظرتون بشقاب ها رو بخرم یا نه؟