به نظرتون شوهری که بعد از یک بحث و قهر، وقتی آشتی کردید، چند روز بعدش بهتون بگه "اصلا معلوم نیست زندگی ما به کجا برسه، من دیگه حس قبلم رو بهت ندارم"
و بعد دوتایی سعی کنید دوباره مثل روزای اول آشنایی باشه همه چی و در مورد خودتون بیشتر با هم حرف بزنید (من شروع کننده این تلاش ها بودم ولی اونم همراهی کرد باهام، تلاشم یکطرفه نبود)
و بعد از چند روز سر موضوعی ناراحت هستید از دست خودتون.... اما ایشون بگه که خوبه از نظرش و .... (مثبت ۱۸ بود این دو خط، سانسور شده نوشتم، ولی کلیتش همینه)
الان یعنی چی ؟
یعنی الان بازم حسش بهم مثل قبل شده یا فقط همون جنبه زندگی مون (رابطه) رو گفته اوکی بوده ؟
حرفهای اون روزش از توی ذهنم بیرون نمیره......
نظر شماها چیه؟