دیشب یهو بهم گف ک باید تموم کنیم من دوست ندارم اخلاقمون بهم نمیخوره
هنگ کردم اخه هنو یه هفتس رل زدیم
تو دانشگاه اشنا شدیم
حالم خیلی بد شد خیلیییییییی از دیشه کارم گریس اخه من نزدیک یه ساله ازش خوشم میومد
همین چند دقیقه پیش تاپیک زدم حالم خوب نیست
الان دیدم دوستام اصرار میکنن شنبه بریم فلان کافه کلاسو بپیچونیم بریم اصرار ک منم بیام تا حالم خوب شه
یکی از دوستام اومد پی ویم گفت فلانی میخواد واست تولد بگیره سوپرایزه
وااااای باورم نمیشع استرس دارم
تاحالا تو عمرم سوپرایز نشدم