دیشب سالگرد عروسیمون بود خانواده همسرم وخواهرشوهرمم دعوت کردم اومدن خونمون شوهرم واسم کادو خرید پدرشوهرمم هرسال زحمت میفته میخره حالا من اصلا ذوق ندارم انگار دیگه ازهیچی خوشم نمیاد شامم بزور تونستم درست کنم نصفشم که ازبیرون گرفتم خودمم که افتضاح یه رژ لبم نمیزنم دیشب خواهرشوهرم میگفت تو سر شدی انگار افسردگی داری کلا اززندگی بدم میاد 😞
همه اینا به کنار هییییچ حسی هم به شوهرم ندارم فقط دوسش دارم همین
نه میتونم باهاش حرف بزنم نه دوست دارم بهم نزدیک بشه سر این موضوع هم دیشب بعداز اینکه مهمونا رفتن دعواکردیم ازصبح رفته بیرون ازخونه برنگشته هنوز اما بدبختی اینه از تنهاییمم خوشم میاد دوست دارم تنها باشم واسه همیشه ☹
چیکارکنم من آخه😭😭