پسرم نزدیک دوسالشه. شوهرم مغازه داره و پدر شوهر و برادر شوهرم میخواستن برن مغازه که پسرمو هم بردن .حالا پدرشوهرم پیاده شده و پسرمو از ماشین پیاده کرده ولی درجا دستشو ول کرده پسرم خورده زمین .دقیقا سرش رفته زیر لاستیک افتاده .خدا بهم رحم کرده برادرشوهر تو آینه دیده و حرکت نکرده وگرنه ....اصلا نمیتونم تصورش بکنم .حالا دورببنای مغزه اون صحنه رو گرفته .من ب اندازه ب کافی اعصابم بهم ریخته بود شوهرمم فیلمو بهم نشون داد حالا اصلا داغون شدم همش جلو چشممه. خدا روشکر که بخیر گذشته ولی تصور اینکه چی میتونس پیش بیاد داره دیوونم میکنه .بهش گفتم که ب من نشون نده ولی نشون داد .حالا بهم ریختم کلا .همش چسبیدم ب پسرم .بجز نماز شکر کار دیگه ای هست برای شکرگزاری ؟؟نمیدونم چجوری شکر کنم بخاطر این بلا ک از سر پسرم گدشت
من همیشه حساس بودم ب اینکه بچه ازم دور بشه و دوست ندارم بقیه وامیدارند با خودشون میبرن بیرون عمو یا دایی یا هر کسی ...همیشه هم سر این موضوع مشکل داشتیم با شوهرم .حالا اومده میگه اصلا اگه منم بهت گفتم دیگه با هیچکس نذار جایی بره!!!