خودم مهمون داشتم رفتن از خستگی خوابم نمی‌بره
از الان؟
ما از مهمونی اومدیم
من از فکر و خیال
تو فکر زندگی هستم😕
شب ب این قشنگی حیفه بخوابم از دستش بدم فردا کاری ندارم فردا میخوابم
الاناست ک بخوابم
از فکر و خیال و دغدغه
معمولا ابن ساعت بیدارم
پسرم که مبخابه میام سایت
جزوه خیاطی مینوشتم
دارم فک میکنم فردا چی بپوشم
تازه شام خوردم اونم سنگین برنج و قرمه سبزی
والا منم دخترم از زور چشم درد نمیخوابه بالا سرشم امروز تو مدرسه دوستش زده تو چشمش خیلی دردش می‌کنه ورم کرده اشک میریزه فکر کردم چیز مهمی نیست دکتر نبردم الان خیلی نگرانم
دلم برای یکی تنگ گرفته دارم جان میدم ازساعت 4عصردیروزندیدمش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
