لطفا فقط خانمای خیانت دیده که جدا نشدن بیان .و نظر بدن .دوست ندارم حرفای ناامید کننده که اخرش به طلاق ختم میشه بشنویم
میدونم که اینو خوب درک میکنید که ما لحظه های سختی رو گذروندیم .حالا نمی خوام بگم بد چون انرژی منفی داره .و همچنین بنا به دلایل مختلفی تصمیمون تو اون لحظه ها این بود که بمونیم و زندگی رو ترک نکنیم .چون تنها راه موندن بود و از نو ساختن خودمون بود .چقدر خودمو داغون و پیر کردم ولی بالاخره به این نتیجه رسیدم هیچ چیز تو دنیا ارزش گریه و غصه نداره .تو زندگی ای که معلوم نیست فردا رو میبینی یا نه .فهمیدم هیچ کاری از هیچ کس بعید نیست تو این دنیا پس توقعاتتون رو بیارید پایین که راحت زندگی کنید .تازه فهمیدم همسرم ادم زیاد مهمی نیست اون فقط یک انسانه نه یه الهه.الان دیگه خیلی کم به همسرم و کاراش فکر میکنم چون دیگه نفر اول زندگیم نیست .تا میتونید رو خودتون کار کنید .اصلا بیکار نباشید تو زندگی .جوری زندگی کنید که شب وقتی سر به بالش میزارید از خستگی خوابتون ببره حتی وقت فکر کردن به چیز ها و اتفاقاتی که اذییتتون میکنه نداشته باشید .تو دنیا بدترین چیز بیکاریه .شده یه چاله بکنید و دوباره پر کنید ولی بیکار نباشید .واسه روان خودتون ارزش قائل باشید .همه ما روزی میمیریم و فانی هستیم و این لحظات ما هیچ وقت بر نمی گرده پس به خاطر یه اتفاق دور زندگی تون رو مخطل نکنید .تو این دنیا هیچ کس به کمکتون نمی یاد خودتون فقط میتونید به فریاد خودتون برسید .