خیلی عصبی ام.. شوهرم میگه تو بیرون آرایش نکن چون مردا رو دیدم که نگات میکنن.. بخدا آرایشم خیلی معمولیه در حد کرم پودر و مداد ابرو و یکم سایه کمرنگ. حتی ریمل و رژ لب نمیزنم.. تیپمم معمولیه یا شلوار پارچه ای یا لی قد ۱۰۰ در کل حجابم معمولیه اینم بگم که خودم تیپمو و ارایشمو دوست دارم نه بیشترشو دوست دارم نه کمتر..
واقعا از این ناراحتم که چرا بخاطر چشم ناپاک و افکار مریض چندتا مرد تو خیابون من خودمو محدود کنم.. به شوهرم میگم اون مردا برن بمیرن به من چه.. میگه باشه پس اگه تو خیابون یهو زدم چشم یک مردو ترکوندم مسئولیتش باتو بعد هی تو بحثامون میگه من شوهرتم و.. یعنی یه جورایی میخواد بفهمونه فقط من اختیار دارتم یا مال منی و ازی حرفا. و اینم بگم من تو بحثا اصلا کوتاه نمیام و بهشم گفتم من برای دل خودم ارایش میکنم و به توام مربوط نیست. همینو گفتم زد توصورت خودش و گفت بمیرم من تو راحت بشی و رفت تو اتاق😢.. اینم بگم قیافمم معمولیه بخدا نه زیبام نه زشت. شوهرم چرا فکرش انقد قدیمیه😭 ببخشید طولانی شد