2777
2789
عنوان

نامردی

| مشاهده متن کامل بحث + 377 بازدید | 42 پست
خدا ایشالا بدترین مصیبت ها رو بهش وارد کنه

بد کسیو نخواه گل نفرین خوب نیس ب خودتون برمیگرده 

فقط بگو میسپارم ب خدا

خدا خودش اونوقت میدونه چیکار کنه 

ولی من جای دخترخالت بودم ولش نمیکردم انتقام میگرفتم ب یک طریقی ب زنش مفهموندم چ کثیف کاری ای کرده و ازش شکایتم میکردم..

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چقدر ساده دخترخالت من شاغلم به شوهر خودم پول بخواد نمیدم مگر چی بشه

همینو بگو بعضیا چ راحت ب یه پسر غریبه پول میدن

دیشبم یه پسره ازم پول خواست همش یه هفتس میشناسمش راجبش تاپیکم زده بودم با پررویی تمام برگشت گف گشنمع پول ندارم برام پول بریز منم نریختم موندم چجوری دکش کنم میخام دیگه باهاش ارتباط نگیرم👩🏼‍🦯

ازنو گفتی یاد یکی از اقوام افتادم که دختره تو بانک کار میکرد یکی از مشتریهاش هی میومده طرفش خلاصه باش دوست میشه واسه ازدواج... ولی پسره مدام میپیچوند مثلا دختره گیگفت خانواده ات کو میگفته در مو دشون حرف نزن از مامانم متنفرم و از بابام جدا شده خودمم با خواهرم زندگی میکنم ..خلاصه با شگرداش دختره عاشقش میشه و حتی تو روی بابای خودش میایسته که من اینو میخوام... بابا دختره هم گفت پاشه بیاد خواستگاری با بزرگتر .. ولی پسره میگفت تنها میام ادامش رو الان میگم

پسرا عوضی شدن

و ب شدت پرروان 

دو خط بهشون بخندی تمومه

بعد میگن چرا دخترا ادای تنگ بودن در میارن والا خودشون لیاقت اینو ندارن دختر باهاشون بگه بخنده

چند روز باهاش حرف زدم درددلاشو پیش من میکردگوش دادم چهار تا شوخی میکرد ب روش خندیدم تا ک انقدر پررو شد دیشب ذات واقعیشو رو کرد هنو هیچی نشده درخواست پول کرد😒😐

از لحاظ احساطی و عاطفی خیلی با دختره بازی میکرد من زمانی که متوجه شدم گفتم که عکسشو ببینم .. دیدم با ی خانومه گفتم این کیه گفت خواهرشه گفتم والله شباهت ندارن و تو دستوران سنتی اینجور بغل هم و دست به دست هم به خواهرش نمیخوره .. گفت خیلی بهم وابسته‌ن بازم گفتم به نظرم معقول نیست خلاصه من شک کردم و میخواستم کمکش کنم

درد هم بهش نده تا برسه به پول 

بمیرمم پول نمیدم اونم ب پسرجماعت 

فقط از این ناراحتم ک چرا دیشب رک نریدم بهش تا دیگه درخواست نکنه من جرعت نه گفتن نداشتم الکی بهانه اوردم وسط خوابگاه چجوری برات پول بریزم؟😑 اون پررو ام گف گیرم یکاریش کن دیگه 

با این حرفم بهش فهموندم ک انگار آدمیم ک پول میدم کسی...

میخام ب یک طریقی دکش کنم بره خوشم نیومد 

گفتم مینا خونشون کجاست گفت بالا شهره خیلی وضعش خوبه و کارخونه داره گفتم خونش رفتی گفت نه از تو کوچشون رد شدیم نشونم داد..گفتم شماره خونشون رو بده به من ببینم چه خبره گفت شماره نداده بهم ... گفتم تو  یک سال با اینی هیچی ازش نمیدونی حتی بقول خودش خواهرش تو رو ندیده.. آدرس خونه کارخونه هیچی نداری فقط گفته فلان جا ... مینا چون دوسش داشت زیر بار نمیرفت و هی میخواست مجاب کنه میگم چنان کور شده بود اصلا متوجه نمیشد رفتم به مامانش گفوم دطت پک و سکه ‌ها و طلاها مینا رو بزار گاو صندوق.. گفت چرا

گفتم مینا خونشون کجاست گفت بالا شهره خیلی وضعش خوبه و کارخونه داره گفتم خونش رفتی گفت نه از تو کوچشو ...

والا خدا خیرت بده کمکش کردی این دختر خاله من دیر به من گفت گفت هرچی با این آقا میرفته رستوران دختر خالم حساب میکرده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792