این تاپیک رو صرفا برای این گذاشتم که اگر یه روزی یه جایی توی زندگیتون تجربه مشابهی داشتین شاید واقعا بدردتون بخوره...
خیلی از ضربه هایی که ادم توی زندگیش میخوره بخاطر خامی و نپختگیه که واقعا دست خودتم نیست و متاسفانه بعدش بدجور ضربه میخوری :)
قصد ندارم کسی رو تو ذهن شما خراب کنم
ولی من بیشتر از ی سال و نیمه ک دارم چوب اشتباهمو میخورم
هیچ وقت با رفتار مثلا خوب و صمیمی ی پسر فک نکنین وابسته و عاشقتونه
خیلیا رفتارشون گرمه و یا ممکنه با یکی برخورد صمیمی تری داشته باشن ولی واقعا بدون هیچ قصد و منظوری باشه و فقط شمایین ک اون وسط جدی میگیریدو اون خیلی براش عادیه
همکلاسی دوران کنکورم بود
ی گروه داشتیم واس فایلا و سوالات مربوط ب درس
ی سوال پرسیدم جوابمو داد و بعدش اومد پی وی بیشتر راجبش توضیح داد
درسش خیلی خوب بود و بخاطر همین سوالای درسیمو ازش میپرسیدم
و واقعا هیچ کدوم از دوستام ب اندازه اون برا سوالام وقت نمیذاشت و اینجوری کامل جوابمو نمیداد
بعد ی مدت احساس کردم یکم بش وابسته شدم
بش پیام دادم ک لطفا دیگ اینجا چیزی نباشه و هر مسئله ای بود همونجا تو گروه راجبش حرف بزنیم
چون خیلی وقتا یهو ی چیز کوچیکم ک میشد سریع میومد پی وی و اونجا بحثو ادامه میداد
منم چون میدونستم جنبشو ندارم و از ترس وابسته شدن بش گفتم دیگ پی وی نیاد
علتشم اینه ک از بچگی کمبود محبت داشتم و کوچکترین لطفی از یکی یهو دلمو میلرزونه گرچه هیچ وقت غرورم نذاشته ب روم بیارم البته
اونم گف باشه و