2777
2789
عنوان

بچه ها شما بودید با این اوصاف می‌رفتین خونه..

| مشاهده متن کامل بحث + 778 بازدید | 34 پست
چهل روزه گذشته،من امروز داشتم با ی نفر صحبت میکردم تلفنی،امینه طرف،دیشب شب نشینی خونه خواهرم بودن ،ب ...

نروبنظرم بذارچندباردعوتت کنه بعدبرو باید به اشتباهش پی ببره کی ازخواهرآدم نزدیکتر که بخواد بپیچونتش و بقیه پِلاس شن خونش!

لطفا لایک نکنید🙋‍♀️
نمی رم و دلم هم نمیخواد اونا بیان خونه م.

اصلا خواهرم خیلی خیلی خوبه،میری خونش خیلی احترامت می‌کنه ،از لحن دعوت کردنش بدم اومد،زنگ زده میگه آخر هفته عروسییم،بعدش خونه مادرشوهرم،قبلش هم فلان جا،فقط فردا شبم‌خالیه،گفتم حالا مگه واجبه نمیایم،دیگه هی اصرار کرد،منم گفتم خبرت میکنم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اصلا خواهرم خیلی خیلی خوبه،میری خونش خیلی احترامت می‌کنه ،از لحن دعوت کردنش بدم اومد،زنگ زده میگه آخ ...

به نظرم فردا شب نرین واقعا 

خدایاهر گاه دلم رفت تا محبت کسی را بگیرد تو او را خراب کردی ..خدایا به هر که وهرچه دل بستم تو دلم را شکستی..عشق هر کسی را در دل گرفتم تو قرار از من گرفتی.. 🖤 

اصلا خواهرم خیلی خیلی خوبه،میری خونش خیلی احترامت می‌کنه ،از لحن دعوت کردنش بدم اومد،زنگ زده میگه آخ ...

با این لحن حرف زدن عمرا برم

ینی چی فقط فرداشبم خالیه 

زنگ نزن پیام بده فردا کار دارم باشه یه وقت دیگه

اصلا خواهرم خیلی خیلی خوبه،میری خونش خیلی احترامت می‌کنه ،از لحن دعوت کردنش بدم اومد،زنگ زده میگه آخ ...

خوب اگه سرشون اینقدر شلوقه فعلا نمی رم. بعدها اگه سرشون خلوت شد و دعوت کردن میرم.

لطفا اگر کسی مخالف نظر و عقیده ی من بود ریپلای نکنه حوصله ی بحث ندارم. باتشکر🙏🏻
من مطمینم اون آشنا دوستانه بهش گفته،ا

میدونم عزیزم منظورم اینه که خواهرت انگار یادش رفته بوده یا نمیخواسته دعوت کنه شایدم شوهرش نمیخواسته و بعد که اون آشنا احتمالا بهش گفته از دست خواهرت ناراحتی و این حرفا و خواهرت تازه بعد ۴۰روز خواسته دعوت کنه وگرنه همون دیشبم میتونست با مهموناش دعوت کنه.. 

کینه و دلخوری خوب نیس ولی من باشم نمیرم همون سلام و احوالپرسی تلفنی رو حفظ میکنم 

چن روز پیش من زنگ زدم مادزشوهرم گفتم حوصلمون سررفته خونه ای بیایم گف اره اتفاقا منم لباس پوشبده بودم بیام خونتون گفتم خب تو بیا عب نداره اونم الکی ی تعارف زد بعد اومد خونمون ۳ ۴ ماهی بود دعوت نکرده بودم دیگه پاشدم شامم گذاشتم.

بنطرتون زشت نبود کارش؟ خواستم برم خونشون دیگه بی دعوت نرم؟

مهربان باشیم بخدا هیچی ازمون کم نمیشه💕
با این لحن حرف زدن عمرا برم ینی چی فقط فرداشبم خالیه  زنگ نزن پیام بده فردا کار دارم باشه یه ...

راستش یکم دلخورم،شوهرم گفت بریم،شوهره من از همه نظر ،از هر موقعیت از شوهره اون بالاتره،از اینکه شوهرش وقتش با دوستاش رو ترجیح داد و الان تا دعوت کردن شوهرم میگه بریم ناراحتم

من نه اصلا نمیرم، حالا چرا بهش گفتی شام میام میزاشتی اول خودش دعوتت کنه 

من بعد چندین ماه ب ی دلیل مهم گفتم بذار شام برم خونشون،الان خواهرم بیشتر حس این ک ی دین گردنشه داره منو میگه،نه اینکه واقعا دلش بخاد،از این ناراحتم

استارتر نرو 


اگه بری خیلی در حق خودتون ظلم کردی 

اون میخواد فقط یه جورایی سر و ته قضیه رو هم بیاره و مجبوری بهت زنگ زده 

جا قطعه ک خونه خواهرت رو انتخاب کردی 

ب شوهرت هم بگو خواهرم گفته سرماخوردیم 

نریم بهتره 

خدایا . سپاس . در اوج نا امیدی زمانی که بریده بودم از همه جا محکم دست هایم را گرفتی اکنون میخواهم رهایم نکنی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792