2777
2789
عنوان

توروخدا فقط ی لحظه بیاین

96 بازدید | 15 پست

خوایم بریم عروسی تهران به شوهرم گفتم ما با کی میریم گف ابجیم گفته با دخترم و شوهرش برید 

منم گفتم خب زشته با ارایش و فلان جلو شوهر اون خودشم راحت نبود گف ماشین بابای تورو بگیریم منم خیالم راحت شد گفتم خوبه دیگه راحتم

الان برگشته میگه شاید داداشم اینام بگم بیان با ما چون داداشم نمیخواد با ابجیم بره

منم گفتم پس بیا با همون دختر خواهرت بریم حداقل ماشین بابامم نمیگیریم شاید خوشش نیاد داداش تو یا شوهر اون بالاخره جفتشون نامحرمن

برگشته میگه چ‌کاریه من با شوهر اون راحت نیستم 

این داداشمه 

گفتم منم نمیتونم جلو داداشت با اون همه آرایش باشم 

من خوشحال بودم داریم دوتایی میریم و من میتونم حداقل تا اونجا راحت باشم ولی ظاهرا نمیتونه تحمل کنه با من تنهایی جایی بره

الان شما بگین من مقصرم من ادم بدیم؟

عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من اینقدر سخت نمیگیرم یعنی چی با آرایش پیش نامحرم راحت نیستم خوب وقتی با آرایش میری بیرون پر نامحرمه

قضیه ارایش نیس قضیه اینه ک من ماشین بابامو دارم میگیرم ک مثلا ما راحت باشیم

چون داداشش قرار بوده با اون یکی ابجیشون بره میگه اون راحت نیس پس با ما بیاد 

عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم...
خیلی خانم مثل شما کم گیر میاد ک انقد رواین مسائل حجاب حساس باشه آفرین آفرین کم دیدم مثل شما

قضیه فقط حجابم نیستا قضیه اینه ک سخته با خانواده ی شوهر و اصلا فکر نمیکنه ب این موضوع 

عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم...
بله مقصری ببخشیدا ولی چند ساعت راه گازت که نمیگیرن تحمل کن دیگه

خب اگه به تحمله من ماشین بابای بنده خدامو نمیگیرم شاید اونم تو رودروایسی گفته ببرید ماشینو 

حرف من اینه

عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز