به این مادرشوهر و پدر شوهر باید چی گفت؟

اونا هنوز پدرشوهر ومادرشوهرت نیستن

تا وقت داری تجدید نظرکن

الان که باید بزارتت روسرش حلوا حلوات کنه اینه بعدا برید زیر یه سقف خیلی سخته بخوای به حرف خانواده اش زندگی کنی

وای ا اول خودت باعث شدی عزیزم انقد ک شل گرفتی اونام میتازونن،دور ازجون مگه کشته شوهر بودی ک هیچی نمیگی ناراحت نشه پسر شون محکم خواستتو بگو بزار خانوادت نظراتشون بدن

هنو اتفاقی نیفتاده...اونا رو ب خیر و تو رو بسلامت...ن نامزدت ب دلت راه میاد ن خانواده اش...میخ رو الان محکم کوبیدی کوبیدی شل گرفتی دیگه تا آخر سواری میدیا

از الان اگه باب میلت نیست تموم کن همه چی رو

ببین درسته مادر شوهر و پدرشوهر مثل مادررو پدرت خودت نیستن ولی آدمن....اگه اخلاقشون یا فرهنگشونو دوست نداری الان بگو نه .نمیخوام

اونا هیولا یا غول نیستن که ....

حالت خوبه؟ 

کلا به این خانواده باید فقط بگی خداحافظ . نامزدت کلا فاقد عقله که میگه هرچی پدر و مادرم بگن؟ ببین ادامه بدی بدبختی و مقصرش هم کسی نیست بجز خودت .من پیشنهادم اینه سفت وایسا به نامزدت بگو کنسله و نمیتونی با این اخلاق‌ها کنار بیای اگر خیلی دوستت داشته باشه یاد میگیره مستقل رفتار کنه و دهن خانواده اش رو جمع کنه اگر هم می‌خواد بره که بذار بره 

من از همون روز اول جوابشونو دادم یادمه رفته بودیم تالار ببینیم مادرشوهرم گفت پسرم میگه خونشون بزرگه تالار واسه چی بگیریم .گفتم من دوس دارم عقدم تو تالار باشه واسه همه چی جوابشونو دادم الان به خودشون اجازه دخالت نمیدن 

هفته پیش اومدن خواستگاری؟بعد از الان تعیین تکلیف میکنن؟خب مگه نامزد نمیمونین یه مدت؟

من خانواده شوهرم که اوایل هیچ کاری بهمون نداشتند چند سال بعد ازدواج افتاده بودند وسط زندگیمون بیرون نمی رفتند! یعنی دیگه حس می کردم دارم خفه می شم ! 

من روز بله برونم میخمو سفت کوبیدم و حرفامو گفتم

مادرشوهرم خیلی هارت و پورت می‌کرد اون روز ترسید و دیگه تموم شد و از اون به بعد هرجا نشستن و گفتن عروسمون ی طرف بقیه عروسها ی طرف 

بی ادبی نکن ولی اصلا از خواسته ات کوتاه نیا 

چون فردا مدیون خودت میشی 

باورت میشه اون شب حتی شوهرم حسابش دستش اومد 

یا زنگی زنگ یا رومی روم

اخرش چیشد

اونها بد ، درست 

شما چرا راضی شدید با آقای دهن بین و وابسته به والدین ازدواج کنید ؟ 

حرف یک عمر زندگیه.  آقا داماد هم رک و راست بهتون گفتن بلوغ کافی و مهارت نه گفتن ندارن 

شما هم که بدت میاد و تحمل نداری 

دلیل این ازدواج و تازه اینهمه کوتاه اومدن چی بود . خدانکرده کم و کسری که ندارید . چرا علاقه و موافقت به این وصلت نشون دادید 

من سر تالار عروسی خواهرشوهر بزرگم بدون هماهنگی رفت تالار دید بیعانه هم داد خدایی تالار بدی هم نبود ولی به همسرم گفتم هرجایی بجز اینجا . چون به من توهین شده انگار من هیچ کاره ام وقتی خودمون داریم هزینه میدیم حق داریم خودمون بریم بپسندیم حالا هرچی هم نیتش خیر باشه ولی حرکتش توهینه. 

شما هم سفت باش استارتر بگو فکرهام رو مردم متاسفانه من زن مستقلی هستم و گویا تو مرد وابسته ای هستی با هم جور در نمیایم . ببین چقدر بخاطرت حاضره عوض بشه