بابا داره شوخی میکنه؛زنبور زده ولی داستانشو فان کرده
عزیزم روزه ی قضا مه وگرنه چه ادعایی دارم الانم روزمو میگیرم بازش نمیکنم فقط از این ضدحال خدا به خودم به فان یکم گلایه کردم ولی بعضیا اینجا برداشتاشون یجوریه که انگار فکر میکنن استغفرالله اینا باید جای خدا منو کیفر بدن! 😐نه که خب خودشون قدیسه هستن 😂مرسی بابت همدردیت عزیزم
خانم ماجرای شما داستان اون مردی هست که کیسه زری رو جایی پنهان می کنه ولی یادش می ره کجا بود هر چه فکر می کنه یادش نمیاد نزد بزرگی می ره و ماجراشو میگه اون بزرگم میگه هر شب با نیت خالص برای خدا بلند شو و نماز شب بخون جاش یادت می یاد . این بنده خدا هم همین می کنه شب اول می گذره شب دوم می گذره شب سوم دقیقا وسط نماز انگار یادش انداختن یادش میاد جای سکه ها رو فوری نماز ول می کنه میره سراغ سکه ها فردا می ره سراغ اون بزرگ که اره اینطور شد خدا یادم انداخت اون بزرگم می گه خدا یادت ننداخت شیطان بود دید داری از نماز خوندن لذت میبری ترس برش داشت فوری یادت انداخت
ببخشین شما قدیسه هستین؟ 😐😐😐😂دست بردارین تو رو خدا! اینقد فهمش سخته؟؟ خودتون تا به حال گلایه نکردین؟! بابا یزیدتو
حالا خوبه من به فان گفتم
انشالا برات پیش بیاد ببینم این ایوب صبور وجودت که به من نشون میدی اون لحظه طاقت میاره؟
برا همه ممکنه پیش بیاد.ان شالله زود خوب بشین جواب خوبی؟ نماز رو برای خودمون میخونیم نه خدا.
آهان درسته روزه قضا فرق داره...بهت حق میدم منم از این نق ها زیاد دارم خدایا چرا این جوری چرا اون جوری...ولی خب تهش میدونم یه حکمتی داره بالاخره ...ولی چون من حکمتش نمیدونم بازم بهونه میگیرم بعدش باز به خدا میگم ببخشید قاطی کردم بازم😁😁😁🥲🥲🥲🥲
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
