آلان ک دارم این تاپیک رو مینویسم حس خیلی بدی دارم
حتی نمیدونم از کجا شروع کنم و چی بنویسم حقیقت اینه ک شوهر من بهم خیانت کرد دو سال پیش اول ازدواجمون من بخشیدمش و قول داد دیگه تکرار نکنه ک کرد بار دوم هم نذاشتم کسی بفهمه با این ک خیلی خیلی حالم بد بود دور از جونم مثل روانیا بودم ی مدت ولی باز بخشیدم خیلی پشیمون بود هی میگفت غلط کردم و فلان ما باهم سرد نبودیم رابطه عاطفی و جنسی خوبی داشتیم برای همین سخت تر بود برام گذشت و گذشت تا اینکه چند ماه پیش دوباره این کارو کرد ایندفعه پیام هاش هم خوندم خیلی عاشقانه ..واقعا نمیدونم نوشتنش هم اشک به چشمم میاره ایندفعه قهر کردم رفتم دو هفته خونه مامانم میخواستم جدا شم ک باز اومد دنبالم بزرگترین اشتباه زندگیمو کردم احساساتی شدم و برگشتم شب ک خوابیدم تو خونمون صبح یا حال بد و پشیمونی بیدار شدم ب پدرم پیام دادم ک پشیمونم برگشتنم اما دیگ دیر شده بود گفت امتحانی بمون ببخشید طولانی شد بقیش و مینویسم
شما فقط طول زخم آدما رو میبینید. اما گاهی عمق اون زخم تا استخون هم رفته...
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
عزیزم ببخشید اینو میگم اما برشوهرت اعتمادی نیست کسی ک چند بار این وکار کرد ب نظرت بازم ادامه نمیده؟؟؟ ب نظرم جدا شو بهتره میدونم چی میگی درکت میکنم اما سعی کن راه درست رو انتخاب کنی چون اینجوری خودت اذیت میشی
22 سالمه اما بر خلاف سن کمم خیلی ناراحتی و مشکلات داشتم و تو زندگیم فهمیدم اگه تو هر کاری اول خدارو در نظر بگیریم و اونو یادمون باشه حتی اگه پایان خوبیم نداشته باشه، آرامش خاطر داریم، تویی ک امضامو میخونی از خدا میخوام ب مراد دلت برسی واسه منم دعا کن💜
همه مردا اخلاق بد دارن ولی بنظرم خیانت تنها چیزیه ک بی برو برگرد آدم باید طلاق بگیره چون اعتماد آدم هیچ وقت برنمیگرده
22 سالمه اما بر خلاف سن کمم خیلی ناراحتی و مشکلات داشتم و تو زندگیم فهمیدم اگه تو هر کاری اول خدارو در نظر بگیریم و اونو یادمون باشه حتی اگه پایان خوبیم نداشته باشه، آرامش خاطر داریم، تویی ک امضامو میخونی از خدا میخوام ب مراد دلت برسی واسه منم دعا کن💜