تا به اینجا که رسیده ام ، صدبار زمین خورده و هزار بار بلند شده ام ، از بلندترین قله های زندگی افتاده ام ، دوام آورده و ادامه داده ام ... چه دیوارها که فرو نریخته و چه پل ها که خراب نکرده ام ... برای من حالتِ بدتری وجود ندارد !می بوسم دست آدم هایی را که وارد زندگی ام شدند تا به لطفِ ضربه هایی که به پیکره ی اعتمادم زدند مرا پخته و آب دیده کنند .که ماندند تا به من ثابت کنند ؛ جایِ احساس ، یک گوشه ی دنج و دست نیافتنی است نه در معرضِ دیدِ آدم ها !و جواب هر سلامی را نباید داد ،و حرمتِ هیچ وداعی را نباید شکست !و به هر نگاه و کلام شیرینی نباید دل بست !جایی که من ایستاده ام ، حالتِ بدتری وجود ندارد !برایم فرقی نمی کند !دارم در کمالِ بی خیالی و آرامش ، زندگی ام را می کنم ...🍃
برای این همه غیر تکراری لطفا هنچین چیزو قبول نکن الان تو این دوره زندگی با ما در خودت هم سخته چه برسه بقیه اونوقت دیگه خارج نیستی زندونی همین اول هم بگو نه که بعدا نگه میخواستی بگی
شبهایی در زندگیام بود که خیال میکردم تا صبح، زیر انبوهِ رنج متلاشی خواهم شد، اما صبح شد..