سلام دوستان من
من یه بردار خیلی کوچولو دارم که تفاوت سنی زیادی داریم
حدودا دوساله (از وقتی که بردارم بدنیا اومده)که خیلی دنیای منو و مادرم از هم دور شده
قبلش خیلی اوکی بودیم باهام صمیمی ترین دوستم مامانم بود هیچ راز پنهانی باهم نداشتیم انقدر که مامانم جای به دوست خیلی صمیمی رو برام تو خونه پر کرده بود
ولی از اون وقت تا حالا رفته رفته رابطه مون بد سده
مادرم بی حوصله سده رفتاراش تند شده
تا هفت هست ماه اول بهش حق میدادم
میگفتم اثرات افسردگی بعد زایمانه با ماه های آخر برداریه استرس داره طبیعیه
ولی الان دیگه نه
از هر دری وارد سدم که بهش نزدیک بشم ولی همیشه خدا حرفامون به دعوا ختم میشه
من آدم خونگرمیم با همه خیلی گرم و خوب برخورد میکنم دوستای خوب زیادی دارم
دوستای صمیمی ای هم دارم
ولی همیشه حرفامون درمحدوه درس و تفریحیات و….ست
فقط مامانم بود که میتونستم درمورد خودم حرف های دلم غم هام شادی هام باهاش حرف بزنم
ولی الان……
خیلی تنهام
تنها ترینم
دارن از غصه میترکم