روزشنبه به شوشوزنگ زدم سرکاربود پشت گوشی دادزدمنم دادزدم گفتم دادنزن چته اونم پشت گوشی گفت بیشعورخفه شوقطع کردبعدشم که اومدخونه داییش خونه مابودحرفی نشدتاشب که اینارفتن موقع درازکشیدن پاماگذاشتم روکمرش پاماپرت کرداین طرف منم ناراحت شدم گریه کردم'صبح سرکاررفتنی هم بدون خداحافظی بوس رفت غروبم اومدخواستم بغلش کنم نذاشت شب بایداقدام میکردیم کیتم مثبت شده بودبهش گفتم گفت نمیخوام گفتم یعنی چی خودت فکربچه روانداختی توسرم حالا میگی نه گفت آره اصلاتا۱سال نمیخوام بچه داربشم بچه داربشم که چی که بدازاون برام دم تکون صبح رفتنیم فقط یه خدافظی کردرفت
خداجون به خاطرهمه داده هانداده هات شکر