چتر بودن خیلی بده
واقعاً بعضیا رو اصلأ درک نمیکنم
طرف بهش محل سگ نمیده ها ولی بازم میبینی میره خونش
نمیدونم نمیفهمه یا خودشو زده به اون راه
دخترخاله من بخاطر خانواده شوهرش جداشد
میگه ازبس میومدن واسه نهار و شام چتر میشدن که رفتم سومین طبقه رو گرفتم تا بلکه رفت و آمد محدود بشه ولی در کمال ناباوری بازم اون همه پله رو میومدن بالا
حرفش هم میشده میگفتن پسرم وظیفشه
انگار پسر طرف میپخته میذاشته جلوش
میگه با دختراش میرفت صفا سیتی ولی موقع مریضی شوهرشو مجبور میکردن مرخصی بگیره ببرتشون دکتر