دوستان حدود ۷ ماه پیش ی خانومی با ما تماس گرفت واس امر خیر برا پسر شون من بدون دلیل گفتم نه قصد ازدواج ندارم و فلان
بعد چند روز پیش مامانش دوباره زنگ زد گف پسره پدر منو درآورده
میره و میا میگه زنگ زدی؟ نرفتی در خونشون
بعد از طرفی آشنای داییم دراومد
ب شدت خانواده دار و متینه
کارش هم سرپرست یکی از بزرگترین شرکت های شهرمون هست
خونه و ماشین اش اوکی هست
خونش محلش یکم از خودمون پایین تره
فوق داره میخونه
شغل دوم هم داره
میگف برجی ۲۰ درمیارم ... ولی خب چون شغل دومش رو تازه راه انداخته خیلی هنوز درآمد نداره از اون ...
مامانم میگه بله رو بگو 😐😂😂
ولی حس کردم مامانش ب زور پسره اومده 😒😒 نمیدونم چکار کنم 😐 مشکل اصلی من مامانش هس🥲🥲 انگار زوری اومده😏😐😐
ب نظرتون مشکل سازع؟
ناگفته نماند این از تمام خواستگارام موقعیتش بهتره