خانما من دو ساله شاغل شدم.
قبلا که بیکار بودم مادرشوهر و پدر شوهرم دایم به زبون بی زبونی میگفتن برو سرکار...
سال اولی که رفتم سرکار بچمو گذاشتم پیش مامانم، مادرشوهرم یه جوری رفتار میکرد که جرات نکردم بهش بگم با اینکه طبقه بالای خونمون بود... تو این یه سالم که پیش مامانم بود پسرم، یه بارم مادرشوهرم تعارف نزد که اگه مامانت کار داشت بچتو بده من و فلان....!
بعد امسال چون بچم ۴ سالش شده میذارمش مهد...حالا دیروز اومده به شوهرم گفته تو که میخواستی بذاریش مهد میدادیش به من نگهشدارم پول مهدم میدادی من!!!! بعدم کلی تو گوشش خونده که بچه بد خواب میشه و از مدرسه بعدا زده میشه...
حالا این یه سال که خونه مامان من بود بد خواب نمیشد؟!!!
بخدا صبح زود بچه رو میبردم اون سر شهر خونه مامانم نمیگفت خرت به چند....