آره متاسفانه
ته وجودم تلنبار شده این رنجش ها و کینه ها
امروز که دل پیچه داشت، و بالا میورد، دیدم حتی دلم براش نمی سوزه، چون یادم میومد آخرین بار من دل پیچه شدید داشتم اون سر یه چیزی عصبانی بود محل نمیداد بهم بچه رو حتی نگه داره مجبور شدم زنگ بزنم مامانم. یا وقتای دیگه که موقع بیماری و حال بد من گرفته خوابیده و حس بی توجهی بهم داده.
این خاطرات ته ته وجودم بودنا، امروز با مریضی ش اومدن بالا