خواهرشوهرم خیلی مهربونه.حقیقتا از اوناس که خیلی خوشذاته.من همیشه به اخلاقش غبطه خوردم. همیشه به درد ما و بقیه خورده.خالصانه خوب بوده. الانم خدا داره جواب خوبیاشو میده. با یه دونه بچه الان داره دوباره ازدواج میکنه با یه پسر مجرد کارمند که خونه و ماشین داره. کسی که اصلا فکرشم نمیکرد بیاد خواستگاریش چون فامیل بودن از اوناس که هر کسی رو نمیپسنده .
امیدوارم خوشبخت بشه. فقط من پرستار مهربون بچم از دست میدم🙁. راستش اونجور باید قدرش ندونستم. ما ادما قدر ادمای خوبای اطرافمونو نمیدونیم.به ویژه اگه از خانواده شوهر باشه.
تو رو خدا دعا کنین یه پرستاز خوب نصیبم بشه. جونم به بچم بنده