مادرم خیاط.
پدرم تاکسی
ی برادر مریض دارم ک پول دارو و خوردو خوراکش خیلیییییه چون همه چیش خارجیه و اصلا نمیتونه از خوراکی های ما بخوره همه چیش رژیمیه.
ی برادر ۱۲,ساله هم دارم
خودم دو ساله ازدواج کردم.
بابامو حیلی دوس دارم ولی وقتی به کم کاریاش و بفکر نبودنش فکر میکنم دلم میشکنه.هم دلم براش میسوزه ک بخاطر مشکل برادرم پدرو مادرم پیر شدن هم ازش دلخورم ک تو زندگی هیچ کمکی نتونسته بکنه
مامان لطفلکم با ۴۷سال سن بخدا انگار ۶۰سالشه.
خود بابام ۵۳سالشع انگار ک ۷۰سالشه.کلا یکی دوتا دندون مونده براش . هزینها اینقد بالاس حتی نمیتونه دندون بزاره.
همش فک میکنم ک بابام چطوری با دو سه تا دندون غذا میخوره قلبم اتیش میگیره
مامانم ب تنهایی بذام جهزیه اماده کرد با خون دل خوردن و گذشتن از خودشو زندگیش واس جهزیه گرفت.
نزاشت پیش هم دوره ای هام چیزی کم داشته باشم در حالی ک خودش تو زندگی اینقدررررر جا هست ک خرج کنه ولی فقط ب فکر جهزیه من بودم.کلی مریضی گرفته از فکروخیال.بخدا وقتی میرم خونشون و حجم قرصایی ک میخوره رو میبینم غصه دلمو میگیره
داداش بزرگم ک ۲۵سالشه ی مریضی داره ک همیشه غذای جدا مامانم درس میکنه و یکم کنترل اعصابش صعیفه.فکروخیال اینده اون منو و خانوادمو داغون کرده.
از ی طرف داداش کوچیکم ک همش خودشو با دوستاش مقایسه میکنه ک فلان دوستم مامان باباش براش فلان وسیلرو خریدن،فلان کلاس ثبتنام کردن و منم میخوام،شرمندگی پدرومادرم و حسرت اون بچرو میبینم دلم مبخاد بمیرم.
ی ادم چقدر باید تو زندگی فکروخیال داشته باشه.
واقعا حالم از عدالت خدا بهم میخوره
چرا باید خانوادم اینقد بیچاره باشن
چرا مثل بقیه ی روز خوب بدون مشکل نداریم
مگ خانواده من چ گناهی کردن ک خدا اینقد مشکل بهشون داده
کل روز و شب منم شده فکروخیال خانوادم.
الهی بمیرم برای تک تکشون
ببخسید طولانی بود دلم گرفته خاسم اینجا بنویسم یکم تخلیه شم
دعا کنید برامون❤️🩹