دم به دقیقه خونه مامانشه منم که بهش میگم بزار یک هفته برم شهرستان خونه مامانم اجازه نمیده امشب دیگه عصبانی شدم اخه چرا متوجه نمیشه منم به تنهایی نیاز دارم که دوتامون با هم وقت بگذرونیم اما اون انگار منو فقط برایه ارضا شدن اخر شبش میخواد چون فقط اون موقع میگه بریم خونه دقیقا خونه منو مادرشوهرم تو یک ساختمونه الان تو خونه تنهام صدایه خنده هایه اونام میاد دلم گرفته منو از خانوادم جدا کرد ولی خودش انگار نه انگار که زن داره اخه لعنتی تو که فقط به ارضا شدنت توجه داشتی میرفتی صیغه میکردی تو رو خدا با پسرایه بچه ننه ازدواج نکنین مرگتون میکنن زندگیو
ای درکت میکنم منم تقریبا همینطوریم هزار بار بحث کردیم بی فایده باز میره
بهتره بیخیال باشی توم زنگ بزن خانوادت تصویری صوتی حرف بزن بخند درد و دل کن
باهاش صحبت کن همین حرفا رو به خودش بزن یعنی چی اخه
خانواده شوهرت نمیگن مرد پاشو برو سرزندگیت زنت تنهاست.
بتونی خودت بری پیش خانوادت خیلی خوبه
عزیزم شوهر منم اینجوره همش دلش میخواد خونه باباش باشه اما من س ماهی یکبار بخوام برم هم دلش نمیخاد برم بهونه میاره عین بچها ک دوست دارم بمونی پیشم
کاشکی خونه جدا میگرفتین
شوهرمنم بعد 10 سال زندگی هرروز میره سرمیزنه بهشون اگه نره اونا زنگ میزنن کار میتراشن براش که بره خونشون
منم برام عادی شده مهم نیست برام که میره
ولی واسه رفتن خونه مادرت کوتاه نیا پرو میشه
عزیزم ناراحت نباش، بشین منطقی و آروم باهاش صحبت کن ،یه جوری بگو بفهمه که تو مانع نمیشی خانوادشو ببینه فقط دوست داری برا تو هم وقت بذاره و توجه کنه
اگه نمیتونی خانوادتو ببینی مطمعن باش خدابرات جبران میکنه خوبم جبران میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
