2777
2789
عنوان

دلم برای خواهرشوهرم سوخت

| مشاهده متن کامل بحث + 1629 بازدید | 50 پست
اصلا اصلا عذاب وجدان نگیریا گریه شم به جا بوده از خجالتش توم نمیخاد بری معذرت خواهی کنی اگرم بعدا ...

یه کم آروم شدم ولی به هر حال میدونم قصدش از سر فضولی نبوده اون لحظه برای مشق پسرش خط کش میخواسته

خدایا به امید تو

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عذاب وجدان که نداشته باش

احتمالا همسرت اجازه دادن که اومده

ولی ببخشش 

به همسرت هم بدون دعوا و بحث بگو حریم خصوصی ینی چی و دوست نداری کسی بیاد

من باید قوی باشم ، مثل پرنده ای که باید پرواز کند ، مثل بارانی که باید ببارد ، مثل خورشیدی که باید بتابد ، مثل چشمه ای که باید بجوشد ، من باید قوی باشم و این باید یعنی انتخاب دیگری به جز قوی بودن و ادامه دادن ندارم🥺🥺🥺 امضای قبلی رو حیفم اومد پاک کنم🤭🤭👈👈👈صبور باش ... هم حکمت را میفهمی...هم قسمت را میچشی... هم معجره را میبینی....😊خاطره زایمان من😊
مشخصه فهم و شعور داره و ممکنه شوهرت قبلا که نبودی بهش گفته اگه چیزی لازم داشتی برو بردار یا هم اصلا ...

اره بخاطر همین ناراحت شدم که چرا نتونستم اون لحظه خودمو کنترل کنم

خدایا به امید تو
نه کارت درست بود حالا که گریه کرد تو چی گفتی

من هیچی نمیگفتم فقط لبخند مهربانانه داشتم اون لحظه دهنم قفل کرد بیشتر میخواستم شوهرم بیدار نشه

خدایا به امید تو
میگفتی اتفاقا اشتباه بزرگت این بود که چون فکر میکردی من نیستم پاتو با خیال راحت گذاشتی توی خونه من ...

نه منظورش این بود اگر میدونستم هستی میومدم از خودت میگرفتم و ...

خدایا به امید تو
معذرت ميخوام  خونتون مگه بي در و پيكره اين مياد ميمونه؟؟ شما چقدر ريلكسي

از خونه ی مادرش میرفتن خونشون ماشینشون وسط راه اتوبان خراب میشه به همسرم زنگ میزنه بیا دنبالمون شوهرمم میاردش خونمون اونم از خداخواسته 

خیلی سلیته است منم اون موقع خیلی بی تجربه و حرف خور بودم چیزی نگفتم بهش میگفتمم البته قورتم میداد

من هیچی نمیگفتم فقط لبخند مهربانانه داشتم اون لحظه دهنم قفل کرد بیشتر میخواستم شوهرم بیدار نشه

بهش فکرنکن تموم شد 

دختر عزیزم معجزه ی خداخوش اومدی به زندگیمون جان مادر😍😍واسه سلامتی بچم صلوات میفرستی؟ خدایا شکرررتت
عزیزم اگر خانواده خوبی هستن اشکال نداره گذشت کن حتما پول ندارن بخرن

نه بابا وضعشون که خیلی خوبه اون لحظه برای مشق پسرش خط کش نیاز شده و خونه مادرش بوده

خدایا به امید تو
بهش فکرنکن تموم شد  


چون ما وای فا داریم یه سری هم سر کار بودم دیدم رفته وای فا رو روشن کرده منم سر رسیدم.بنده خدا شانس نداره هر وقت رفته منم سر رسیدم ولی بخاطر کارهای واجب رفته نه فضولی

خدایا به امید تو
خدایی مشخصه ادم باشعوریه من رفتم خونه ی مامانم اینا خواهر شوهرم سه روز اومد خونمون موند در صورتی که ...

واااااا چقدر رو دادی تو تو هم تو جمع میگفتی من بدم میاد کسی بدون اجازه وارد حریم خصوصیم بشه 

زیبای حقیقی اسم یه سریال هست اعتماد به نفس کاذب ندارم  
واااااا چقدر رو دادی تو تو هم تو جمع میگفتی من بدم میاد کسی بدون اجازه وارد حریم خصوصیم بشه  


جلوی خودم میگه خونه ی برادرم به عروس مربوط نیست دلمون میخواد بیایم یه ماه خونش بمونیم.

مساله من نیستم من تو عروسا از همه زرنگترشونم تازه. اینقدر بی ادب و زبون درازه کسی نمیتونه جوابشو بده جاریام که قشنگ نوکر خودشو بچه هاشن.میشینه وسط سفره جاریم بلند میشه بچه اشو میبره دستشویی😂😂😂😂وای یادم میادا حالم از جاری ...مالم بهم میخوره😂😂😂😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز