این کتاب فلکزده دقیقا ده ماه تموم تو صف منتظر وایساده بود که من بخونمش🚶🏼♀️
خوندن دو فصل از این کتاب کافی بود که پشیمون بشم...از اینکه چرا زودتر این کتابو نخوندم.🤭
جز از کل
اثری از استیو تولتز
🖋️🖋️🖋️
این کتاب یه طنز سیاه با مایههای فلسفیه. به جرات میگم یکی از خاصترین رمانهاییه که نوشته شده و اتفاقا اولین رمان این نویسندهست. همین خاصترش کرده...
«شما تمام عمر فرصت دارید اولین رمانتان را بنویسید ولی جز از کل کاری کرده که اکثر نویسندهها تا آخر عمر قادر به انجامش نیستند.»
«پدر من که بود؟
سیراب شیردان جهان.
چربی گوشت.
زخم دهان زمان.
...او مردی بود که برای اولین بار به من گفت اگر اسم بیمه عمر بیمه مرگ بود هیچکس آن را نمیخرید.
...او فکر میکرد آدمهایی که کتاب نمیخوانند نمیدانند تعداد زیادی از نوابغ مرحوم منتظرشان نشستهاند.
...در مورد خدا او فکر میکرد اگر در خانهای زندگی میکنی دوست داری نام معمارش را بدانی.
... جهانبینیاش چیزی شبیه این بود: اینجا مفت نمیارزد. بیا دکوراسیونش را عوض کنیم...»
_بریدهای از کتاب_🔖
