2777
2789

کندن نه می تونم ازش دل بکنم 

نه دیگه نای ادامه دادن دارم 

دیگه چشام از دیدنش ذوق نمیکنه گرمی دستش بهم آرامش نمی‌ده ....کنارش بودن حالم رو خوب نمیکنه ...اما بازم دوسش دارم اما نمی تونم هم ادامه بدم حوصله چرت و پرت های خواهر مادرش و ندارم 

خسته ام خیلی خسته ‌‌‌‌‌....

نه راه پیش دارم نه پس

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نه میگم برگرد..نه میگم اینجا خوبه بی تو..اسی خیلی سخته این شرایط خیلیییی اگه واقعا امیدی نیست تمام توانتو بزار و دل بکن واقعا مثل ترک اعتیاده خیلی خیلی سخته اما باید تحمل کنی اما ۱۱ سالم خیلیه..منطقی تصمیم بگیر

کجا به رتبه کردار میرسد گفتار💭
چ احساس سنگینی،

خیلیی 

وقتی یادم میاد با دیدنش چقدر ذوق میکردم که از شدت خوشحالی تپش قلب می‌گرفتم 

یا از گرمای بدنش آرامش میگرفتم از حرف زدن باهاش لذت می بردم 

اما الان شدم یه تیکه سنگ حالم از خودم از این روزگار بی رحم بهم میخوره که چه به سر من اومد که اینجوری شدم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792