سلام من سه ماهه اومدم ایران با دوتا بچه کوچک چندماهی برای استراحت بمونم. از روزی که اومدم مادرشوهرم و خاوهرشوهرام دائم شوهرم رو علیه زن و بچه پر میکنن. سه ساله با بردارشوهرم و زنش قهرن. هی گلایه پیش شوهرم میکنن که برادرشوهرم به حرف زنش گوش میده زنش رفت و آمد نمیکنه بچه هاش احترام نمیذارن.
حالا شوهرم افتاده به جون من اول اینکه با یه حالت دعوا و طلبکاری میره خونه مادرش و میاد که من نپرسم کجا میری و میای و بعد اینکه امروز صبح ساعت ۸ از خواب بیدار شدیم به من میگه خودت رو برای یک مهمونی بزرگ دعوت کن باید همه رو دعوت کنیم که برادر شوهرم با مادر و خواهرش آشتی کنن. منم گفتم نمیتونم اول اینکه دوتا بچه کوچیک دارم خودم برای استراحت اومدم ایران که هنوز از روزی کهاومدم پامو از در خونه بیرون نذاشتم دوم چرا بقیه خواهرهات که قهر نیستن اینکارو نمیکنن
اینم شروع کرد من رو تهدید کردن و هر چی دلش خواست به من گفت که تو پررو شدی و برات گرون تموم میشه
چکار کنم؟ چی بگم؟ واقعا برام سخته شوهرم بخاطر دعوای بقیه افتاده تو جون من