2777
2789
عنوان

چه کار کنم دوباره به زندگی برگردم

| مشاهده متن کامل بحث + 558 بازدید | 46 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

توی بد جهنمی گیر کردم اخه من خودم هم مثل اون دارم درس میخونم خیلی خیلی پرمشغله مشغله های جدید که حوصلشون رو ندارم اما میدونم اگه اون بود الان با انگیزه و حال خوب ادامه میدادم فقط دارم عذب میکشم برام دعا کنید

پس الان مشکل چیه؟

مشکل اینه که باید قبول کنم اون الام اینجا حضور نداره تا مدت زیادی حداقل و من اینجا از تنهایی دارم میمیرم اون کلی هم الان اونجا مشغله داره بعدم اون مثل من نیست وابسته نیست حتما ادمهای جدید پیدا میکنه اونی که غمگین میمونه منم

بهم راهکار بدید بتونم خودمو جمع و جور کنم اون الان هم با خیال راحت زندگیشو میکنه چون مثل من وابسته ن ...

اولا که هیچ دوستی خواهر برادری بین دو جنس مخالف نمیتونه وجود داشته باشه. منم دوست اجتماعی زیاد داستم ولی اینجوری نبوده که خیلی نزدیک باشه یا تنها دوستای هم باشیم. از طرفی حتی همونم درست نیست و حتما کششی بوجود میاد اگر زمینش محیا بشه. این از این.

پس شاید برای تو خواهر برادر بودین ولی برای اون محاله!

یه دلیلی داشته که پا پیش نذاشته و ارتباط رو وارد فاز عاشقانه نکرده. اگر این مانع از طرف تو بوده که خسته شده و بالاخره قطع امید کرده و رفته.

اگر از طرف خودش بوده، برو خدا رو شکر کن که تموم شد. وگرنه همینجوری تو یه رابطه بلاتکلیف من‌درآوردی میموندی به اسم خواهر برادر و از عشق و ازدواج و تشکیل خانواده محروم میشدی برای همیشه.

نشونش هم همینه که الان نمیتونی فراموشش کنی. کدوم خواهر برادری اینجوری بهم وابسطن؟؟

پس لطفا دلیل رو پیدا کن. یا خودت پا پیش بگذار و دیگه خودت رو گول نزن و نگو برادرمه. برو بهش بگو عاشقشی و قال قضیه رو بکن و زودم ازدواج کنید.

اگرم واقعا نمیتونی به چشم عشق بهش نگاه کنی برو تراپی بگیر. حالتهای روانیت نرمال نیست. یه دلیلی داره که با جنس مخالف این جاذبه و دافعه رو داری و اینجوری نمیتونی زندگی عادی داشته باشی.

اولا که هیچ دوستی خواهر برادری بین دو جنس مخالف نمیتونه وجود داشته باشه. منم دوست اجتماعی زیاد داستم ...

جواب این سوالا رو نمیدونم چون هیچ وقت درست حسابی بهش فکر نکردم 

اولا که هیچ دوستی خواهر برادری بین دو جنس مخالف نمیتونه وجود داشته باشه. منم دوست اجتماعی زیاد داستم ...

یهو به خودم اومدم دیدم دیگه کسی به چشمم نمیاد البته اون هم بی تقصیر نبود اون از همه دور و بری های من ایراد گرفت خیلی وقتا بهشون حسودی کرد و کاری کرد همشون رو دور کنم 

جواب این سوالا رو نمیدونم چون هیچ وقت درست حسابی بهش فکر نکردم 

همینه دیگه. وقتی منطقی فکر نمیکنی اینجوری گیر میوفتی. از این فرصت دوری استفاده کن و به این سوالا جواب بده و تکلیف خودتو روشن کن. اگر هنوز بهم نزدیک بودین هیچوقت نمیتونستی جواب این سوالات رو پیدا کنی چون احساساتت اجازه نمیداد.

ولی الان میتونی. با خودت روراست باش. فکر میکنم کم کم داری تک بعدی میشی. چون داری میلت به تشکیل خانواده و عشق رو به شدت سرکوب میکنی. اگر اینجوری پیش بری در آینده تبدیل به یه آدم موفق تک بعدی میشی که نه به درد خودت میخوری و نه هیچ کسی دیگه. الان وقت فکر کردن و منطقی بودنه، چون عشق و ارتباط به اندازه تحصیل و شغل اهمیت داره و نمیشه سرکوبش کرد و یا به پای یه ادم اشتباه عمر رو هدر داد.

یهو به خودم اومدم دیدم دیگه کسی به چشمم نمیاد البته اون هم بی تقصیر نبود اون از همه دور و بری های من ...

کدوم برادری به دوروبریهای خواهرش حسودی میکنه؟؟

کدوم خواهری چشمش جز برادرشو نمیبینه؟؟

اینا رو میگم که به خودت بیای!

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792