۲۲ ماهشه پسرم خیلییییییی ب شیر وابستس ینی کلا ب خودم خیلی وابستس.
اصلا تا حالا بدون شیر نخوابیده بود تا همین امروز ک یک ساعت پیش تلخک زدم ب سینمو یکم مزه کرد بعد گف تلخه و کلی گریه کرد رو شونم تا اینک خوابش برد..الان خودم عذاب وجدان گرفتم و خیلی ناراحتم،اخه من خودمم خیلی بهش وابستم چون اینجا هیچکس رو هم ندارم صب تا شب فقط با پسرم وقت میگذرونم ک همین باعث وابستگی جفتمون شده..راستی تدریجی اصلا نمیتونم بگیرمش چون میدونم بیشتر عذاب میکشیم ،هم من هم پسرم.
سرگرمش باید بکنی تا شیر ب سرش نزنه پورسه سخت و طاقت فرسایی هس ولی فقط دوشب گریه میکنه بعد راحت میشی
چقدر زیاد شیر دادی
یهویی خیلی سخت وبده شاید شما زودراحت بشی اما روی اعتمادبنفس وروحیه بچت تاثیرمنفی میزاره زمان بده بهش تلخکم نزن دیگ
سه چهار شب همینه تا صبح چند بار بیدار میشه فقط اگه میخوای از شیر بگیری دیگه بهش نده
سینه هات رو هم روزی چند بار خالی کن تا درد نگیره طی یه هفته خشک میشه
عذاب وجدان نداشته باش .این راه رو همه مادرها و بچه ها رفتند
بهش محبت کن .اسباب بازی کوچولو براش بخر .ببرش پارک و خرید
آب هویج و آب میوه طبیعی بهش بده که بدنش کم آب نشه
عزیز دلم عیب نداره عذاب وجدان نداشته باش برای سلامتی خودش باید دیگه شیر نخوره و غذا بخوره.در طول روز سرگرمش کن ک شبا خسته باشه و بخوابه.منم فکر میکردم بسختی دخترمو از شیر بگیرم خیلی وابسته بود ولی خب شب سوم کلا از سرش افتاد
ن بهترین موقع است بگیر دیگه بسته من روز قبلش دستم شیشه برید کلی خون ازم رفت ی جوری ترسید بیچاره اون روز کامل اصلا کنار من نیومد چون چسب زده بودم از چسب میترسید شب پیش باباش خوابید فرداشم رفت خونه مادر بزرگش شب ازم خواست منم چسب زدم سینه ام گفتم اف شده چند بار دید چسب داره دیگه نخواست
پسر منم خیلی به شیر وابسته بود اما خیلی راحت از شیر گرفتمش.یه دفعه از شیر نگیرش کم کم این کار و کن اگه شیر شب می خوره اول کمش کن بعد چند روز حذفش کن.وعده های روز هم تعدادش و کم کن تا به صفر برسه
منم الان ۳ روزه دختر ۲۰ ماهمو از شیر گرفتم
بشدت بشدت وابسته شیر بود و اصلا غذا نمیخورد
با کمک مامانم بالاخره از شیر گرفتمش ولی خیلی غر میزنه خیلی بیحوصله شده
دختر من تابحال بدون شیر خوابش نبرده بود و کل ۲۴ ساعت کلا ۴ ساعت اونم عصر توی ماشین خوابش برد
امیدوارم بتونم مقاومت کنم چون هنوزم درخواست شیر میکنه
