دلم میخواد جیغ بزنم داغونم
خیلی تو فشارم از هر جهت که فکر کنید
دلم میخواد فرار کنم
اما به بچه هام فکر میکنم خدایا بازم شکرت
بچه ها بیایید یکم بحرفیم
دشمن😄
آروم باشین...مشکلات هست این روزا هم میگذره و خستگی هاتون یادتون می‌ره...خاصیتی درد ها اینه که طعمشون بعد مدتی فراموش میشه
بازخوبه یه دلیلی داره واسه راضی بودن.
منم خسته ام قبلاً از کارهای کوچکی کیف میکردم حتی تمیز کردن خونه ام رفته. رفته نمی‌دونم غم ها از ما بزرگتر شدن یا ما صبر نداریم دل دیگه نداریم قبلاً فکر کنم روح هم داشتیم الان نه بی روحیم
راس میگی فراموش میشه ولی با هر فراموشی تکه ای از آدم می‌ره دیگه حال هیچی رو ندارن زمان میگذره میفهمی چی میگم
میدونی چیه الان نیست همه برای ادم معلومه دیگه هیچی بوی سادگی نمیدونه قاتلش هم خود ما هستیم برای هم من که روحم رو خودم چال کردم جسم رو مردم میارن
همون دیگه هر کاری کنی آخرش معلومه چون ذهنت باز شده برای همین لذت نمی‌ده من قبلاً آنقدر حال میکردم درختی رو نگاه میکردم از رنگ سبزش لذت دنیا رو می‌بردم الان ذهنم یه جا جمع نمیشه نمی‌دونم چرا الان دردی ندارم ولی مشکلات گذشته رفته ها نیست ولی نمی‌دونم داغون کردن رفتن
دشمن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
