آره عزیزم یه پسر نوجوون دارم خیلی این سالها اذیت شدم دوست داشتم طلاق بگیرم ولی هردفعه میرفتم خونه مادرم قهری خیرندیده رفتاره خوبی باخودم وپسرم نمیکرد منم دلگیر وناامید دوباره برمیگشتم خونه خودم ولی دوباره توهیناوکتکای شوهرم رو بایدبه جون میخریدم بخاطر بیکسی
ینی اصلا بهت زنگ نزده تو این دوهفته؟؟
پول هم نریخته؟؟
نفقه بزار اجرا حالش جا بیاد
مرتیکه مغرورو
اسی الان خونه ی بابات هستی شاغلی یانه؟؟
خرجت از کجا دزمیاری🥹🥹
دقیقا درکت میکنم شوهرم حاضره من وبچش گشنه باشیم ولی خونوادش همیشه سیر همه کاربراشون میکنه خیلی تحمل کردم این سالها حتی خیانتم دیدم ماهها ترکم میکرد ولی وقتی میدیدم خونواده بی عاطفه ای دارم خونه خودم رو ترجیح میدادم هرچندکه خیلی برام زجر آوربودش
مشکلات خونه ی پدریت چیه که میگی نمیتوتی باهاشون زندگی کنی؟؟
وقتی رفتی قهر که دیگه براچی پول بریزه برات دخترخوب؟
آروم باش بسپار ب خدا
[QUOTE=253436687]خب این سال ها فکری نکردی درآمدی برای خودت کسب کنی؟ یه کاری بکنی که بتونی روی پای خودت وایسی؟ به نظرم ...[/QUOTE خودم توی شرکت بسته بندی میگو هستم هرسال میرم تاچندماه حداقل چیزی برای خودم کنار داشته باشم خرجی بهم میده ولی کفاف همه چی رو نمیکنه توی این اوضاع گرونی
ما قهر نکردیم خودش ما رو رسوند خونه مون، من بهش گفتم می خوام با یه مشاور متخصص مشورت کنم و بهتره چند روزی با هم صحبت نکنیم. بچه نیستیم قهر کنیم... حتی پدر و مادر من اومدن خونه شون مادرش شروع کرد به دعوا و بددهنی من بهش گفتم درست نیست اینجوری صحبت کنید، ما که غربت نیستیم مثل آدم های متمدن می تونیم حرف بزنیم. مادرش واقعا دریده و عوضیه... البته خود شوهرمم هست.
داداشم ... داداشم! خیلی متوقع و بی عرضه ست همیشه مشکلات خونواده ش رو میاره تو خونه پدریم! مامانم همیشه طرفشو میگیره و حق همه ی ما رو داده به اون.اصلا نمیتونم تحملش کنم... همیشه به من گیر میده و بیخودی تحقیرم میکنه. اعصابم خورد میشه اصلا به خاطر همین کارا شوهر کردم و رفتم ولی متاسفانه انتخاب درستی نکردم چون فقط برای فرار از خونه پدری شوهر کردم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
