2777
2789
عنوان

شبا نابود میشم ،خیانت شوهرم باعث شده حمله های عصبی بهم دست بده

| مشاهده متن کامل بحث + 2605 بازدید | 88 پست
شما این همه دوسش داریو باهاشو بخاطرش کنار اومدی پس دردش چی بود🤦‍♀️

نمیدونم ، خودشم میگه لغزیدم غلط کردم 

عکسمو میذارم ببینید که بد نیستم 

دانشجوی دکتری هم هستم 

خانواده خوبی دارم همه تحصیلکرده ن 

یه پسر دارم 

دارم روانی میشم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم میدونی این حرفت باعث چی میشه ؟ باعث اینکه مردای متاهل بهونه بگیرن دستشون و خیانت کنن زن و مرد ...

درسته ولی من نظرم به این که اصلا مردا خیانت کار هرچی 

چرا مازنا باهم نوع خودمون این کارو میکنیم‌. بله 100درصد آقایونم مقصرهستن اما بنظرمن بیشترین نقش  خیانت باخانوماست بارفتارایی که من دیدم از بعضی خانوما. طرف شوهر داره یه کارایی می‌کنه من چندشم میشه به زبون بیارم.



👨‍👩‍👦
به اینکه بری پیش مشاور فکر کردی ؟ میتونم درک کنم چقدر حس بدی هست یکی رو دوست داشته باشی و خیانت کنه& ...

میگه دیدم همه اطرافیام میکنن 

اینم همش زنگ میزده لغزیدم من مال این کارا نیستم 

آره نوبت گرفتم برم هفته آینده 

نمیدونم ، خودشم میگه لغزیدم غلط کردم  عکسمو میذارم ببینید که بد نیستم  دانشجوی دکتری هم ...

اگه بخشیدینو میخواید ادامه بدید برید مشاوره تا این درد التیام پیدا کنه وگرنه اینجوری هر روز زندگی براتون میشه عذاب 

درسته ولی من نظرم به این که اصلا مردا خیانت کار هرچی  چرا مازنا باهم نوع خودمون این کارو میکنی ...

شوهرم میگفت زنه خواسته زندگیمو خراب کنه 

بهم میگفته محلش نذار 

تو جمع تحویلش نگیر 

من همش دلم میخواد مثل یه دوست نگاش کنم 

بگم تو که اومدی زندگی منو که با بدبختی سرپاش کردم خراب کردی 

دل من شکست ، جوونیم خراب شد 

دلم از زندگیم سیاه شد 

دیگه چرا بد منو میگفتی ؟ 

عزیزم یه فرصت دوباره بده ، آروم باش انسان ممکن الخطاست .

به خدا توکل کن برو پیش مشاور .

نگران نباش خودتو عصبی نکن.

فکر کردنم بهش حال منو بد می‌کنه

چه برسه که تو شرایط تو قرار بگیرم.

قوی باش ، یه فرصت دیگه بده 

چندشب پیش باز بدنم شل شد و افتادم 

می‌لرزیدم 

اما مثل سری قبل نبود 

بعد از اینکه خوب شد حالم ترس از مرگ تا صبح نذاشت بخوابم 

گریه میکردم شوهرمو صدا میزدم میگفتم من دارم میمیرم 

بخوابم بیدار نمیشم پس پسرمون چی 

شوهرم به خودش فحش میداد گریه میکرد که تقصیر منه ،منو ببخش توروخدا بسه 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792