با شوهرم قهر کردم همش سرم داد میزنه
کار میکنه همین که خرج خورد و خوراکمدن در اومد بقیه پولشو میده به این و اون آی برادرزاده هاش از ما خوردن که نگو شده عمو خوبه شوهر من
الانم من چیزی نگفتم خودش شروع کرد گفت من دیگه دور دوستامو خط کشیدم دیگه طرفشون نمیرم،منم گفتم خوب کاری کردی پسرمون داره بزرگ میشه ده سال از ازدواجمون گذشت چی جمع کردیم هیچی ده سال دیگه میخاییم چیکار کنیم اون از داداشت که خونه داره زمین داره ماشین طلا داره تو هم مثل داداشت باش مثل اون کار کن پس انداز کنیم یه دادی زد که نگو تو داری غر میزنی و از این حرفا منم دیگه محلش نزاشتم هر چی گفت نمیخابی جوابی ندادم