ما از بچگی عاشق هم بودیم قرار بود عید نامزد کنیم که پدر بزرگمون فوت شد پسر خالمه
الان ده روزه داریم باهم حرف میزنیم اون سربازه صبح تا ظهر کلر میکنه بعد که ظهرا میاد تا عصر میخابه و بعدم بهم پیام میده ولی زیاد پیام بازی نمیکنیم اخرای شبم بهم زنگ میزنه
دیروز تعطیل بود من انتظار داشتم تو روز وقت بیشتری برام بزاره ولی میدونم بیدار بود ولی اخرش عصر پیداش شد و منم باهاش سرد بودم و بهش گفتم دلم ازت پره و خدافظی کردم دوبار زنگ زد تا جواب دادم بعد ازم میپرسید چته و اینا و من گفتم نمیخام حرف بزنم بیا شب بخیر بگیم اونم قبول کرد
الانم ظهر زنگ زد گفت گفت دیشب چت بود بهش نگفتم واونم دیگ پیگیر نشد و زود خدافظی کردم با اینکه امروزم تعطیله انگار میخاست بخابه و واسه من وقت نزاره بعدازظهر
بنظرتون حال من واسش مهم نیس که دیگ امروز زیاد اصرار نکرد که بدونه من دیشب چم بود یا دیده من نمیگم اصرار نکرد دیگ؟
بنظرتون من حساسم زیاد؟؟